با دیگران خیلی کار نداشتند، حتی در اوایل بر امامان شیعه (ع) سخت نمی گرفتند؛ لذا ائمه ما از زمانی که بنی امیه در حال سقوط بودند تا زمان استحکام یافتن قدرت بنی عباس، یک نفسی کشیدند و شاگردان بسیاری تربیت کردند و فقه و دیگر معارف اسلامی را گسترش دادند.
برخی هم احتمال داده اند حضرت علی (ع) به ظهور حضرت حجت (عج) بشارت میدهند.ر.ک : منهاج البراعة، ج 7، ص 91. اما این احتمال بسیار بعید به نظر میرسد؛ چرا که علاوه بر قرائن دیگری که در کلام امام هست، ظهور امام زمان (عج) فقط مربوط به بنی امیه نیست، بلکه ایشان با همه ظالمین و ستمگران مبارزه میکنند.
آرزویی بی حاصل
"فعند ذلک تود قریش بالدنیا و ما فیها لو یروننی مقاما واحدا و لو قدر جزر جزور، لا قبل منهم ما أطلب الیوم بعضه فلایعطوننیه (فلایعطوننی )"
( پس در آن هنگام قریش دوست میدارد دنیا و آنچه در دنیا هست را بدهد و در عوض مرا یک بار هر چند به اندازه زمان نحر شتری ببیند، تا من آنچه را که امروز بعضی از آن را طلب میکنم و در اختیارم نمی گذارند از آنها بپذیرم.)
وقتی که حضرت علی (ع) حکومت مسلمانان را به دست داشتند، عده ای از آن حضرت اطاعت و عده ای با او مخالفت کردند؛ حتی برخی از صحابه پیغمبراکرم (ص) با علی (ع) بیعت نکردند که مبادا به معاویه بربخورد و از پولهایی که معاویه برای آنها میفرستد محروم شوند. حضرت بعد از شرح وضعیتی که بنی امیه به آن دچار خواهند شد میفرمایند: "فعند ذلک تود قریش بالدنیا و ما فیها لو یروننی مقاما واحدا": در آن هنگام که بنی امیه در آستانه شکست واقع