ندارند؛ و حکومت های ظالم و ستمگر هم آدمهایی این طوری میخواهند و به آنها کاری ندارند.
"و أخطا البلاء": و بلا نمی رسد "من عمی عنها": آنهایی را که از فتنه کور هستند. یعنی توجه ندارند که این فتنه است، این خط باطل است و اساس اسلام مورد سؤال است. اما کسانی که اهل حق اند رنج میبرند و گرفتاری برایشان ایجاد میشود. حکومت های ستمگر همیشه از انسانهای آگاه و شجاع میترسند و به همین جهت به عناوین مختلف به اسم امنیت، مصلحت و... از این که مردم آگاه شوند ممانعت میکنند.
توصیف حاکمان بنی امیه و شیوه حکومت آنان
"وایم الله لتجدن بنی أمیة لکم أرباب سوء بعدی"
( به خدا قسم بعد از من بنی امیه را اربابان بدی برای خود خواهید یافت.)
"أیم" از ادات قسم و مبنی بر ضم است، همزه آن همزه وصل است، یعنی اگر قبلش کلمه دیگری باشد همزه اش خوانده نمی شود. مثلا در اینجا "واو" را به "یاء" وصل کرده میخوانیم: "ویم الله". "تجدن" اصلش "تجدون" بوده، نون تأکید ثقیله در پایانش آمده و واو و نونش حذف و "تجدن" شده است. در ادبیات عرب گفته اند: اگر جواب قسم فعل مضارع مثبت باشد و بر سرش لام بیاید، فعل مضارع حتما باید به نون تأکید ثقیله مؤکد شود.
"أرباب" جمع "رب" است، "رب" از ماده "تربیة" است. مضاعف یعنی "ربب" و ناقص یعنی "ربی" از نظر معنا نزدیک به هم هستند. "ربه" و "رباه" هر دو به معنای تربیت کردن است. مثل "أمللت" و "أملیت" که هر دو به معنای املاء کردن و نوشتن است. البته "رب الارباب" و "رب العالمین" خداوند است؛ اما در مورد غیر خدا هم اگر