صفحه ۶۸

"یعرفن" یعنی شناخته می‎شوند. "مدبر" نیز اسم فاعل از باب افعال است. فتنه ها وقتی که پشت می‎کنند و دارند زایل می‎شوند تازه برای مردم شناخته می‎شوند. این جمله در حقیقت تأکید جمله قبل است و همان معنا را افاده می‎کند.

"یحمن حوم الریاح ، یصبن بلدا و یخطئن بلدا"

( [ فتنه ها] همانند چرخیدن بادها می‎چرخند، به شهری برخورد می‎کنند و شهری را وا می‎گذارند.)

"حام" یعنی چرخید؛ وقتی پرنده ای دور چیزی بچرخد عرب می‎گوید: "حام الطائر علیه" یا "حام الطائر حوله". در بیشتر نسخه ها "یحمن حوم الریاح" است در شرح ابن أبی الحدید و صبحی صالح و نسخه خطی نهج البلاغه "حوم" آمده، و در شرح ابن میثم در متن خطبه "حول" است ولی در قسمت شرح خطبه "حوم" آمده و به همین صورت معنا کرده است. که در این صورت "حوم" مفعول مطلق نوعی است و معنای جمله حضرت این می‎شود که فتنه ها همانند چرخیدن بادها می‎چرخند. همان گونه که بادها هنگام وزیدن، همه مناطق را در بر نمی گیرند، بلکه گاهی به این طرف و در این منطقه می‎وزند و گاهی در منطقه ای دیگر، فتنه ها نیز همین گونه اند. یک وقت در عراق فتنه برپاست، یک وقت در کویت فتنه است و زمانی در کشور دیگر. مثلا اکنون می‎بینید که در عراق فتنه پیدا شده، مردم آنجا بدبخت و بیچاره مانده اند که از صدام حمایت کنند یا از آمریکا ! آیا از صدامی که این همه انسان را کشت و شهرها را خراب کرد و جوانان را به کشتن داد دفاع کنند یا از آمریکا که آمده کشور آنان را اشغال کرده است و به طور مسلم قصد قربت ندارد. بدین جهت مردم متحیر می‎مانند. اکنون فتنه در عراق آمده، زمانی در کشور دیگری می‎آید. آقایان شراح این جمله را نوعا به صورتی که بیان شد معنا کرده اند.

ناوبری کتاب