صفحه ۶۱۳

"صال" از ماده "صولت" به معنای حمله و یورش است. "سبع" یعنی درنده، و "عقور" به معنای گاز گیرنده و درنده می‎باشد. "هدر" یعنی صیحه زد، و "هدیر" به معنای صیحه است. این تعبیر در مورد شتر نر و کبوتر هر دو استعمال می‎شود. اگر در مورد کبوتر مورد استفاده قرار گرفت و گفته شد: "هدیر حمام" به معنای آوازخواندن کبوتر است؛ و در شتر به معنای صیحه است. "فنیق" به شتر نر گفته می‎شود، و "کظوم" به معنای فرو بردن خشم و ساکت و آرام بودن است.

در این فرمایش حضرت امیر(ع) ابتدا حمله را به روزگار نسبت می‎دهد، در صورتی که روزگار حمله نمی کند؛ ولی چون اموری که در روزگار واقع می‎شود اسناد به زمان هم داده می‎شود، گاهی می‎گوییم روزگار یا زمانه چقدر به ما ظلم کرد، یعنی مردم زمانه ظلم کرده اند.

از سوی دیگر باطل را به شتر نری تشبیه می‎فرماید که از فرط خشم و ناراحتی صیحه می‎کشد؛ در حقیقت "فنیق الباطل" یا "شتر نر باطل" از باب اضافه "مشبه به" به "مشبه" است. به عبارت دیگر هنگامی که شخص شجاعی را به "أسد" (شیر) تشبیه می‎کنیم، مانند این است که شجاعتش جدا شده و به صورت یک أسد درآمده است. در اینجا نیز هنگامی که می‎گوییم "شتر نر باطل"، یعنی باطلی که مانند شتر نر است و صیحه می‎زند.

بنابراین حضرت می‎فرماید: روزگار مانند درنده گزنده به مردم حمله می‎کند؛ و شتر نر باطل صیحه می‎کشد پس از آن که مدتی ساکت و آرام بود. می‎دانید که شتر نر نیرومندتر از شتر ماده است و هنگامی که عصبانی شود طوری صیحه می‎کشد که همه از او وحشت می‎کنند. در اینجا حضرت امیر(ع) باطل را در آن هنگام به شتر نر عصبانی تشبیه می‎فرماید که صیحه می‎کشد و همه را از خود می‎ترساند.

باطل تا قدرت نداشته ساکت بوده، بسا با مردم خوش رفتاری هم می‎کرده است.

ناوبری کتاب