"صال" از ماده "صولت" به معنای حمله و یورش است. "سبع" یعنی درنده، و "عقور" به معنای گاز گیرنده و درنده میباشد. "هدر" یعنی صیحه زد، و "هدیر" به معنای صیحه است. این تعبیر در مورد شتر نر و کبوتر هر دو استعمال میشود. اگر در مورد کبوتر مورد استفاده قرار گرفت و گفته شد: "هدیر حمام" به معنای آوازخواندن کبوتر است؛ و در شتر به معنای صیحه است. "فنیق" به شتر نر گفته میشود، و "کظوم" به معنای فرو بردن خشم و ساکت و آرام بودن است.
در این فرمایش حضرت امیر(ع) ابتدا حمله را به روزگار نسبت میدهد، در صورتی که روزگار حمله نمی کند؛ ولی چون اموری که در روزگار واقع میشود اسناد به زمان هم داده میشود، گاهی میگوییم روزگار یا زمانه چقدر به ما ظلم کرد، یعنی مردم زمانه ظلم کرده اند.
از سوی دیگر باطل را به شتر نری تشبیه میفرماید که از فرط خشم و ناراحتی صیحه میکشد؛ در حقیقت "فنیق الباطل" یا "شتر نر باطل" از باب اضافه "مشبه به" به "مشبه" است. به عبارت دیگر هنگامی که شخص شجاعی را به "أسد" (شیر) تشبیه میکنیم، مانند این است که شجاعتش جدا شده و به صورت یک أسد درآمده است. در اینجا نیز هنگامی که میگوییم "شتر نر باطل"، یعنی باطلی که مانند شتر نر است و صیحه میزند.
بنابراین حضرت میفرماید: روزگار مانند درنده گزنده به مردم حمله میکند؛ و شتر نر باطل صیحه میکشد پس از آن که مدتی ساکت و آرام بود. میدانید که شتر نر نیرومندتر از شتر ماده است و هنگامی که عصبانی شود طوری صیحه میکشد که همه از او وحشت میکنند. در اینجا حضرت امیر(ع) باطل را در آن هنگام به شتر نر عصبانی تشبیه میفرماید که صیحه میکشد و همه را از خود میترساند.
باطل تا قدرت نداشته ساکت بوده، بسا با مردم خوش رفتاری هم میکرده است.