صفحه ۶۰۵

"شمل" به معنای "مشمول" است؛ یعنی چیزی که در اختیار اوست.

در معنای "ولیجمع شمله" دو احتمال وجود دارد:

الف - احتمال اول این که رائد و جلودار باید تمام افکار و امکاناتی را که زیر نظر اوست جمع کند تا بتواند وظیفه جلوداری خود را به خوبی انجام دهد.

ب - احتمال دوم این که باید افراد مطیع خود را جمع و جور کند و نگذارد پراکنده باشند. به نظر می‎رسد احتمال اول مناسب تر باشد. زیرا چنان که گفتیم "شمل" به چیزهایی گفته می‎شود که در اختیار انسان است؛ رائد باید هر آنچه در اختیار دارد جمع کند و همه امکانات را در این راه به کار گیرد که مبادا اشتباه کند و جمعیت را بیابان مرگ نماید.

"ولیحضر ذهنه": و باید ذهن خود را برای مأموریتش حاضر و آماده کند، حواسش پرت نباشد، به فکر زن و بچه و چیزهای دیگر نباشد تا مأموریت خود را به خوبی انجام دهد.

البته گویا حضرت در اینجا که فرمود: رائد باید به اهلش راست بگوید و افکار و امکانات و ذهن خود را جمع و متوجه مأموریت خود کند، جمله ای معترضه به کار برده است؛ و اکنون به علت لزوم پیروی از عالم ربانی می‎پردازند.

علت لزوم اطاعت از "عالم ربانی"

"فلقد فلق لکم الامر فلق الخرزة ، و قرفه قرف الصمغة"

( پس هر آینه [ عالم ربانی ] حقیقت امر را همچون شکافتن دانه مهره برای شما شکافت، و آن را مانند جدا کردن صمغ و شیره از درخت جدا کرد.)

همان طور که بارها توضیح داده ام کلمه "امر" در اصطلاح قرآن و روایات به امور اجتماعی کلی گفته می‎شود که از جمله مصادیق آن حکومت است. پس امر در آیات و روایات به معنای امر حکومت و یا امور اجتماعی و سیاسی است و نه به معنای امور جزئی.

ناوبری کتاب