"شمل" به معنای "مشمول" است؛ یعنی چیزی که در اختیار اوست.
در معنای "ولیجمع شمله" دو احتمال وجود دارد:
الف - احتمال اول این که رائد و جلودار باید تمام افکار و امکاناتی را که زیر نظر اوست جمع کند تا بتواند وظیفه جلوداری خود را به خوبی انجام دهد.
ب - احتمال دوم این که باید افراد مطیع خود را جمع و جور کند و نگذارد پراکنده باشند. به نظر میرسد احتمال اول مناسب تر باشد. زیرا چنان که گفتیم "شمل" به چیزهایی گفته میشود که در اختیار انسان است؛ رائد باید هر آنچه در اختیار دارد جمع کند و همه امکانات را در این راه به کار گیرد که مبادا اشتباه کند و جمعیت را بیابان مرگ نماید.
"ولیحضر ذهنه": و باید ذهن خود را برای مأموریتش حاضر و آماده کند، حواسش پرت نباشد، به فکر زن و بچه و چیزهای دیگر نباشد تا مأموریت خود را به خوبی انجام دهد.
البته گویا حضرت در اینجا که فرمود: رائد باید به اهلش راست بگوید و افکار و امکانات و ذهن خود را جمع و متوجه مأموریت خود کند، جمله ای معترضه به کار برده است؛ و اکنون به علت لزوم پیروی از عالم ربانی میپردازند.
علت لزوم اطاعت از "عالم ربانی"
"فلقد فلق لکم الامر فلق الخرزة ، و قرفه قرف الصمغة"
( پس هر آینه [ عالم ربانی ] حقیقت امر را همچون شکافتن دانه مهره برای شما شکافت، و آن را مانند جدا کردن صمغ و شیره از درخت جدا کرد.)
همان طور که بارها توضیح داده ام کلمه "امر" در اصطلاح قرآن و روایات به امور اجتماعی کلی گفته میشود که از جمله مصادیق آن حکومت است. پس امر در آیات و روایات به معنای امر حکومت و یا امور اجتماعی و سیاسی است و نه به معنای امور جزئی.