"راد، یرود" به معنای "طلب، یطلب" است، و بنابراین "رائد" اسم فاعل و به معنای "طالب" است؛ "ارادة" هم باب افعال و از "راد، یرود" است. در گذشته در سفرها و جنگ ها کسانی را مشخص میکردند که قبل از کاروان و یا سپاه حرکت کنند و جایی که برای استراحت مناسب است و آب و گیاهی یافت میشود پیدا کنند و هنگامی که کاروان و یا لشکر میآیند بدانند کجا منزل کنند تا بیابان مرگ نشوند؛ به این افراد اصطلاحا "رائد" میگفتند؛ یعنی طالب آب و گیاه. آن وقت به طور کلی به جلودار "رائد" گفته میشود.
حضرت در ادامه سخنان خود میفرماید: رائد و جلودار باید به اهل خود راست بگوید، جلودار باید مورد اطمینان باشد؛ برای این که جلودار است که مشخص میکند کجا برای ادامه حیات و آسایش و زندگی مناسب است، و اوست که آنجا را تعیین میکند و به مردم میگوید و مردم هم قبول میکنند.
حضرت در اینجا نیز به خودشان اشاره دارند؛ در حقیقت میفرمایند: من جلودار شما هستم و جلودار باید به اهل خود راست بگوید. بنابراین من هم به شما راست میگویم و شما باید از من اطاعت کنید تا به سعادت برسید و نجات پیدا کنید.
البته بعضی از شرح کنندگان این خطبه خواسته اند این فرمایش را بر غیر حضرت منطبق کنند و میگویند: مقصود حضرت این است که به طور کلی رائد و جلودار باید مردم خود را راهنمایی کرده و به آنها راست بگوید.بحارالانوار، ج 34، ص 246. ولی این معنا چندان صحیح نیست و همان احتمال اول مناسب تر است.
"ولیجمع شمله، ولیحضر ذهنه"
( و پراکندگی اش را گرد آورد، و ذهنش را حاضر و آماده سازد.)