حضرت میفرماید: بالاخره مذاهب مختلف شما را به تحیر و سرگردانی دچار ساخته و به این سو و آن سو میکشانند و احادیثی از پیامبراکرم (ص) جعل کرده و فریب میدهند؛ پس برای نجات از این وضع بیایید از کسی که عالم ربانی است و با خدا مربوط است و علم او خدایی است حرف حق را بشنوید و دلهای خود را نزد آن عالم ربانی حاضر کنید؛ یعنی قلبا به او توجه داشته باشید.
مقصود از عالم ربانی در این فرمایش، خود حضرت است. به این معنا که حضرت به ناچار از خود تعریف میکند و هشدار میدهد که در این شرایط که هر کس به سمت و سویی میرود و گروهی با جعل احادیث مردم را میفریبند، باید به طرف او بروید تا نجات پیدا کنید. گاهی انسان ناچار میشود برای روشن شدن حقیقت از خود تعریف کند. عرض کردم هنگامی که عده ای مقابل مجلس شعار "مرگ بر مدرس" سر دادند او به تنهایی گفت: "زنده باد مدرس". بعد هم گفت: من دیدم همه علیه من شعار میدهند گفتم اگر خودم هم از خودم دفاع نکنم که نمی شود؛ بالاخره باید یکی باشد که حقیقت را بیان کند. در اینجا هم با آن سوابق و امتیازاتی که حضرت امیر(ع) داشته و از کودکی همراه پیامبر(ص) بوده و در همه جنگ ها از پیامبر دفاع کرده است مردم حق و امتیازات او را نادیده میگیرند و به گمراهی افتاده اند؛ لذا به ناچار میفرماید: در این شرایط گمراه کننده، برای نجات خود و پیداکردن راه سعادت به سخنان و راهنمایی های عالم ربانی خود - که من باشم - گوش فرا دهید و دل خود را به او بسپارید و قلبا به او توجه داشته باشید و اگر به شما ندایی میکند بیدار شوید و از خواب غفلت بیرون بیایید.
وظیفه جلودار و راهنما
"ولیصدق رائد أهله"
( و باید جلودار و رهبر به مردم خود راست بگوید.)