میفرماید: پیامبر و یا خود آن حضرت طبیبی است که با وسائل طبابت خود گردش میکند و به سراغ بیماران میرود.
داروهای این طبیب دو نوع است: یک نوع از آن داروهایی است که خشن و سخت نیست بلکه نرم است و به آنها مرهم میگویند. مرهم ها طوری هستند که گاهی از چندین چیز ترکیب میشوند تا مؤثر و مفید واقع شوند، و اگر یکی از ترکیبات آنها مخلوط نشده باشد این مرهم مؤثر واقع نمی شود. مرهم ها اغلب به صورت روغن و امثال آن میباشند که بر موضع درد مالیده میشود، و اگر ترکیبات آن کامل باشد میگویند "احکام" دارد، یعنی مطابق با حکمت ساخته شده و مفید و مؤثر است. پس "احکام" در برابر مرهم هایی است که ترکیبات آن کامل نبوده و در نتیجه مؤثر واقع نمی شود.
نوع دیگر داروها خشن و سخت میباشند و عبارتند از وسائل داغ کردنی که در زمان گذشته رواج داشت و یا وسائل جراحی در زمان ما. بعضی بیماریها دیگر به وسیله مرهم معالجه نمی شود بلکه باید ریشه بیماری را برید و خارج ساخت و یا حداقل مانند گذشته ریشه بیماری را داغ کرد و سوزاند.
این است که حضرت میفرماید: این طبیبی که از سر دلسوزی و شفقت گردش میکند و خودش به سراغ بیماران میرود طبیبی است که ترکیبات مرهم های خود را کامل کرده تا مؤثر و مفید واقع شوند و ابزار و وسائل داغ کردن زخم ها و محل بیماریهای خطرناک را تفتیده و سرخ کرده است تا به وسیله آنها ریشه سرطان و بیماریهایی نظیر سرطان را بسوزاند. در حقیقت حضرت در این فرمایش خود کار پیامبران و اولیای الهی را تشبیه به پزشکی کرده که هم مرهم دارد و هم وسیله داغ کردن و سوزاندن. زیرا پیامبران هم بشارت دهنده هستند و هم بیم دهنده و هشداردهنده؛ و به تعبیر دیگر هم بشیر هستند و هم نذیر.