2 - "برهان انی" که از معلول پی به علت میبریم.
هر کدام از این دو برهان حجت است. در این عبارت حضرت نیز همان مخلوقات حجت هستند.
"ألحمد لله": ستایش مخصوص خداوندی است که "المتجلی لخلقه بخلقه": جلوه میکند برای بندگانش به سبب و از راه مخلوقاتش؛ "والظاهر لقلوبهم بحجته": و ستایش خدایی را که ظاهر است برای دلهای مخلوقات به وسیله حجت و دلیلی که بر آنها تمام کرده است. ضمیر در "قلوبهم" به همان "خلق" برمی گردد. "خلق" در اینجا در معنای جنس است؛ یعنی: "مخلوقین".
چگونگی آفرینش موجودات
"خلق الخلق من غیر رویة ، اذ کانت الرویات لا تلیق الا بذوی الضمائر، و لیس بذی ضمیر فی نفسه"
( خداوند بدون اندیشه مخلوقات را آفرید، زیرا اندیشه ها شایسته نبوده اند مگر نسبت به دارندگان ضمائر ( قوای باطنی)؛ در حالی که [ خداوند] دارای ضمیری [ قوه باطنی ] در خود نیست.)
آفرینش خداوند مانند کارهایی که ما انجام میدهیم نیست. برای این که ما اگر بخواهیم کاری انجام دهیم و مثلا ساختمانی بسازیم ابتدا فکر میکنیم، بعد نقشه آن را در ذهن خود ترسیم میکنیم، و پس از آن مقدماتش را فراهم میسازیم و در مراحل بعدی آن را انجام میدهیم. در صورتی که خداوند ذهن و دل ندارد که بخواهد ابتدا نقشه کاری را در آن ترسیم کند. خداوند یک وجود کامل غیرمتناهی است و همه عالم جلوه و پرتو وجود حق و برای او - چه قبل از پیدایش و چه بعد از آن - معلوم میباشد. جلوه خداوند مانند نور است. خورشید هنگامی که وجود داشته باشد جلوه