لام در "و لقد" توطئه قسم است و در ابتدای جمله میآید. "وحاوح" جمع "وحوحة" به معنای سوزش دل است. "بأخرة" به معنای "اخر الامر" یا همان بالاخره در فارسی است. به جای عبارت: "وحاوح صدری" در عبارت اصول کافی "حاج صدری" آمده که به همان معنای سوز دل است. "تحوزونهم" همان طور که در عبارت قبلی گفتیم از ماده "حاز" است، و در اینجا به معنای راندن میآید.
"أن رأیتکم" فاعل "شفی"، و مفعول آن "وحاوح" است.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: با این که شما در شرایط خاصی فرار کردید و فرار شما باعث ناراحتی شد، ولی آنچه سرانجام سوز دل و دردهای سینه مرا شفا داد این بود که بالاخره خودتان متوجه شدید که کار بدی انجام داده اید و در نتیجه دوباره گرد هم آمدید و دشمن را پراکنده کردید؛ همان طور که آنها شما را به عقب رانده بودند شما هم آنها را شکست دادید و به عقب راندید.
"و تزیلونهم عن مواقفهم کما أزالوکم، حسا بالنصال، و شجرا بالرماح"
( و آنها را از جایشان کنار میزدید چنان که شما را کنار زدند، با کشتن آنها با تیرها، و زدن با نیزه ها.)
"حس" به معنای از بن کندن و کشتن است. در قرآن کریم آمده است: (و لقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم باذنه ) سوره آل عمران (3)، آیه 152. "و بی گمان خدا وعده اش را با شما تحقق بخشید زمانی که به اذن او دشمنان را میکشتید."
"نصال" جمع "نصل" به معنای تیر است. البته در بعضی از نسخه ها "نضال" آمده که به معنای جنگ و تیراندازی است، ولی به نظر میرسد همان "نصال" مناسب تر باشد؛