صفحه ۵۵۳

"تحوز" از ماده "حاز" است، "حاز" به معنای جمع آوری و هم به معنای راندن است. "تحوزکم" یعنی: شما را به عقب می‎راندند.

"جفاة" جمع "جافی" و به معنای آدمهای خشن و تندخوی است. و "طغام" یعنی افراد بی شخصیت و پست.

"أعراب" معمولا به آن عرب های بیابانی و بادیه نشین می‎گفتند که اهل عقل و منطق و دارای اعتقادات صحیح و ثابتی نبودند؛ برای به دست آوردن پول و غنائم جنگی، تن به هر جنگی می‎دادند. نوعا در تقابل حق و باطل، طرف باطل آدمهای رجاله خشن و بی منطق را برای مقابله با اهل حق می‎فرستد.

حضرت امیر(ع) در اینجا خطاب به اصحاب خود می‎فرماید: شما از صفوف خود عقب نشینی کردید و آن کسانی که شما را به عقب راندند انسانهای خشن و بی شخصیت و عاری از منطق بودند. شما که انسانهای با شخصیت و از رجال مهم عرب بودید به وسیله رجاله های شام شکست خوردید و عقب نشستید.

"و أنتم لهامیم العرب، و یآفیخ الشرف، والانف المقدم، والسنام الاعظم"

( و حال این که شما نجبای پیشتاز عرب، و سران شرافت، و برازنده های پیشقدم، و انسانهایی برجسته هستید.)

"و" در "و أنتم" حالیه است. "لهامیم" هم جمع "لهموم" و هم جمع "لهمیم" است و به معنای افراد نجیب و پیشتاز و پیشرو می‎آید.

"یآفیخ" هم جمع "یافوخ" و هم جمع "یأفوخ" است؛ "یأفوخ" (با همزه) به جایی گفته می‎شود که استخوانهای پس و پیش سر به هم متصل می‎شود و در فارسی به آن ملاج می‎گویند، و به اعتبار این که شریف ترین جای بدن انسان سر او می‎باشد به برجستگان و سران "یأفوخ" گفته می‎شود. "یآفیخ الشرف" یعنی: سران شرافت.

ناوبری کتاب