صفحه ۵۴۴

در این فرمایشات یک نوع تشبیه به کار رفته است. وقتی که می‎خواستند وارد شریعه ای شوند تا آب بردارند، وارد شدن را "ورود"، و از آنجا بیرون آمدن را "صدور" می‎گفتند. اینجا هم وقتی که مردم به یک کسی مراجعه کرده و سؤال خود را می‎پرسند "ورود" تعبیر می‎شود، و هنگامی که پاسخ می‎گیرند و حوائجشان برآورده می‎شود از آن تعبیر به "صدور" می‎کنند؛ به این معنا که پاسخ و دستور از ناحیه آن فرد صادر شده است.

امیرالمؤمنین (ع) می‎فرمایند: پس از رحلت پیامبراکرم (ص) و بویژه پس از آن که با ایران و روم جنگ شد و مسلمانان به سرعت افزایش یافتند و اهمیت اسلام معلوم شد، مردم و مخصوصا تازه مسلمانان در مسائل اعتقادی و احکام اسلام به اصحاب پیامبر مراجعه می‎کردند و آنان بودند که باید پاسخگوی همه باشند؛ ولی با این همه موقعیتی که اصحاب پیامبر پیدا کردند و مورد توجه مردم واقع شدند و در نتیجه وظیفه داشتند که دستورات اسلام را عمل کنند و استقلال و قدرت اسلام را حفظ کنند، کوتاهی کردند تا شهرها و همه چیز در اختیار معاویه و عمروعاص و امثال آنها قرار گرفت.

اساسا علت این که در آن شرایط خاص امثال ابوهریره و ابودرداء موقعیت پیدا کردند این بود که از یک طرف پیامبراکرم (ص) در بین مسلمانان نبود و از طرف دیگر دست سیاست علی (ع) را خانه نشین کرده بود. بنابراین با توجه به افزایش تازه مسلمانان، بسیاری از سؤالات دینی پیدا شد که مردم به ناچار سراغ این افراد می‎آمدند و هر کدام از اصحاب پیامبر به نوعی و در منطقه ای مورد توجه و مورد مراجعه مردم بودند.

"و کانت أمور الله علیکم ترد": و پس از آن که شما اسلام را پذیرفتید امور و فرمانهای خداوند بر شما وارد می‎شد و سؤالهای مردم درباره احکام الهی به سوی شما سرازیر می‎گردید "و عنکم تصدر": و احکام و فرمانهای الهی از سوی شما به دیگران می‎رسید و صادر می‎شد "و الیکم ترجع": و همه به سوی شما بازمی گشت.

ناوبری کتاب