حضرت در حقیقت با توجه به مقدمه قبل میفرماید: شما مسلمانان و یاران پیامبر که به برکت اسلام به چنین موقعیت جهانی دست یافته اید و پیش از آن کسی برای شما اهمیتی قائل نبود و شما را مردمی وحشی و بیابانی به حساب میآوردند، به جای این که از اسلام و احکام خدا دفاع نمایید، با چشم خود مشاهده میکنید که پیمانهای خدا درهم شکسته میشود و دم برنمی آورید و خشمناک نمی شوید؛ در حالی که اگر پیمانهای پدران شما شکسته شود به شما برمی خورد و ناراحت شده و عکس العمل نشان میدهید. به عبارت دیگر شما مردم و اصحاب پیامبراکرم (ص) مشاهده میکنید که چگونه معاویه و عمروعاص و امثال آنها، پیمانهای خدا را میشکنند و حکومت اسلامی را از مسیر خود منحرف میکنند و شما هیچ باکتان نیست و هیچ اعتراض نمی کنید و ناراحتی یا خشم و غضب خود را نشان نمی دهید. در صورتی که اگر کسانی به پیمانها و یا قراردادهایی که پدران شما با دیگران داشتند تجاوز میکردند و آنها را میشکستند اعتراض میکردید و سرو صدایتان بلند میشد. الان شهرهای اسلامی در اختیار معاویه و یاران او قرار میگیرد و آنها مردم را اسیر میکنند و به ناحق میکشند و شما مسلمانید و متعهد هستید و میباید در برابر آنها اقدام کنید ولی هیچ عکس العمل نشان نمی دهید و حتی خشم و ناراحتی خود را ظاهر نمی سازید. البته خشم و غضب مقدمه عمل و برانگیخته شدن برای جهاد است و حضرت در حقیقت میخواهد بفرماید: شما در مقابل معاویه و پیروان او جهاد نمی کنید. در حالی که اگر پیمانهای پدران شما به هم بخورد اعتراض میکنید.
یادآوری موقعیت گذشته مسلمانان
"و کانت أمور الله علیکم ترد، و عنکم تصدر، و الیکم ترجع"
( و فرمانهای خدا بر شما وارد میگشت، و از شما صادر میشد، و [ نتیجه آن ] به سوی شما بازمی گشت.)