"تشکوا" از ماده "شکی، یشکو" و مجرد است، که باب افعال آن "أشکی" میباشد؛ و در صرف میر خواندیم که یکی از معانی باب افعال "ازاله" است. "أجلدت البعیر" یعنی: "أزلت جلده": پوست شتر را کندم. در اینجا هم "لایشکی شجوکم" به معنای "لایزیل شجوکم" است؛ یعنی کسی که نمی تواند شکایت شما را برطرف کند. شکایت میتواند دو مصداق داشته باشد: یک وقت هست که حاجتی دارند و از کسی میخواهند تا آن را برآورده سازد؛ و یک وقت از کسی سؤالی میکنند، یعنی با سؤال خود به او عرض حاجت میکنند که مشکل را حل نماید. "شجو" هم به معنای حاجت و هم به معنای غصه و اندوه است.
نکته دیگر این که عبارت: "لاینقض برأیه" در بعضی نسخه ها "ینقض برأیه" آمده است. دو نسخه خطی نهج البلاغه از قرن پنجم که پیش ماست در یکی از آنها "لا" دارد و دیگری "لا" ندارد. در هر صورت اگر "لا" باشد با یک معنا مناسب است و اگر "لا" نباشد با معنای دیگر مناسب میباشد، که توضیح خواهیم داد.
کم و زیاد شدن عبارات روایات
البته یک بحثی وجود دارد که اگر در عبارت روایتی اختلاف بین زیاده و نقصان شد، معمولا باید آن را که ناقص است غلط و عبارتی که زیادی دارد صحیح دانست. برای این که بعید است راوی در مقام نوشتن عمدا عبارتی را اضافه کند، مخصوصا این که قرار است عین فرمایش معصوم نقل شود؛ ولی امکان دارد که یک حرف یا کلمه ای را در مقام نوشتن فراموش کند، و مثلا "لا" را در این عبارت ننویسد. در بحث "لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام" به طور مفصل بحث کرده اند که آیا "فی الاسلام" جزء روایت است یا نه. و در آنجا آمده است که اگر امر دایر بین زیاده و نقصان گردید انسان بنا را بر این بگذارد که ناقص غلط و آن عبارتی که زیادی دارد صحیح میباشد.