صفحه ۴۸۴

کند و مطیع و رام هواهای نفسانی خود باشد، مانند کسی است که در لب پرتگاه رودخانه قرار گرفته و همه عبادات و اعمال خود را هم بر همین پرتگاه فرو ریختنی پایه گذاری می‎کند.

بدترین ستم ها نسبت به عترت پیامبر(ص)

بارها عرض کرده ام که وقتی انسان تاریخ را مطالعه می‎کند می‎بیند چقدر نسبت به علی (ع) ظلم و ستم شده است. با این که علی (ع) جزء عترت پیغمبر است و این همه در اسلام سابقه دارد و پیامبراکرم (ص) نسبت به او بسیار سفارش فرمود و عترت خود را در ردیف کتاب قرار داده و در معرفی دو چیز با ارزشی که در میان مردم باقی گذاشته فرموده است: "کتاب الله و عترتی، أهل بیتی"وسائل الشیعة، ج 18، ص 19، باب تحریم الحکم بغیر الکتاب والسنة، حدیث 9. با این وجود ظلم بزرگی است که مردم پس از رحلت پیامبر سراغ امیرالمؤمنین و ائمه اطهار(ع) نروند و سراغ دیگران و کسانی مانند ابوحنیفه، مالک، شافعی، احمد حنبل، اوزاعی، زهری و امثال آنها بروند و از آنها تقلید کنند و عترت پیامبراکرم (ص) مورد توجه مردم نباشند. این با مسأله امامت جداست. ما معصومین (ع) را امام می‎دانیم، ولی اگر مسأله امامت را هم طرح نکنیم بالاخره آنها عترت پیامبر که بودند و پیامبراکرم (ص) نسبت به عترت خود سفارش کردند و آنها را در ردیف قرآن قرار دادند و در حدیث ثقلین و مانند آن مردم را توصیه کردند که به آنها مراجعه نمایند. حالا ما حداکثر بگوییم که امثال ابوحنیفه و دیگران، مجتهدینی بودند که روی دیدگاهها و نظرات خود زحمت کشیده و تا حدودی هم بعضی از مسائل فقهی را فهمیدند، ولی هیچ کدام از آنها تکیه گاه علم خدا و پیامبر نبودند و اکثرا از روی قیاس و استحسانات و امثال آن فتوا می‎دادند؛ آنها نه معاصر پیامبر بودند و نه مورد سفارش آن حضرت، ولی دست سیاست باعث شد که

ناوبری کتاب