احترام در هیأت رئیسه قرار دادیم؛ ایشان به عنوان عضو هیأت رئیسه آمد صحبت بکند، یک وقت گفت: "حضرت معاویه رضی الله عنه !" آن قدر من تکان خوردم که حالا معاویه کارش به جایی رسیده که بگویند: حضرت معاویه رضی الله عنه !
ناتوانی دیگران از مبارزه با فتنه
"و لم یکن (لیجتری ) لیجرؤ علیها أحد غیری"
( و غیر از من کسی را جرأت چنین کاری نبود.)
معمولا مسلمانهای عادی این طور هستند که ظواهر فریبشان میدهد، و افراد محافظه کار - که شاید به ظاهر خیلی مقدس هم باشند - در این گونه موارد وارد کارزار و مبارزه نمی شوند؛ میگویند: آیا بیاییم با یک آدمی که نماز شب میخواند، با ام المؤمنین، یا با طلحه و زبیر بجنگیم ؟! چنین کاری فردی همچون علی (ع) را میخواهد که علم و جرأت و شجاعت این معنا را داشته باشد؛ باطل را در لباسها و جلوه های گوناگون آن شناخته و در مقابل آن بایستد و هیچ شکی به دلش راه ندهد و از هیچ تهمتی نهراسد.
لذا علی (ع) میفرماید: هیچ کس بجز من جرأت و شجاعت انجام این کار را نداشت.
چرا علی (ع) از خودش میگوید؟
حضرت اینجا در واقع از خودشان تعریف میکنند که فقط من چشم فتنه را کور کردم و کسی جز من جرأت چنین کاری را نداشت؛ و این کار ایشان از این باب است که دیگران آن گونه که باید، تسلیم امیرالمؤمنین (ع) نبودند؛ خیلی از مقدس مآبها کناره گیری کردند و بی طرف ماندند. در زمان خودمان این طور چیزها را خیلی دیده ایم، مقدس مآبها خیلی هنر کنند بی طرف میمانند، میگویند: ما نه این طرف هستیم نه آن طرف ! این طور نیستند که به میدان بیایند و در صحنه ها حاضر