صفحه ۴۶۷

از این اگر بیت المال بخواهد برای افرادی حلال باشد در درجه اول باید گرفتن آن به اجازه حاکم حق و در زمان امیرالمؤمنین (ع) با اجازه آن حضرت باشد؛ در صورتی که خلفای غاصب خودشان هر کاری که می‎خواستند نسبت به بیت المال انجام می‎دادند. بنابراین در آن زمان مالی که حلال و بی اشکال باشد نوعا موجود نبود؛ در نتیجه مردم و مسلمانان بیت المال را مانند مال بدون صاحب و به صورت مخلوطی از حلال و حرام می‎خوردند.

خلاصه حضرت امیر(ع) می‎خواهند روشی را که پس از پیامبراکرم (ص) در تقسیم بیت المال و حکومت بر مردم اعمال و اجرا می‎شد تخطئه کنند و اشتباه بدانند. خلیفه دوم در حکومت خود امتیازبندی در تقسیم بیت المال را شروع کرد و زمینه حکومت بنی امیه نیز در همین زمان پایه گذاری شد و یزیدبن ابی سفیان به امارت شام رسید. در زمان عثمان نیز این امر شدت یافت، و همه چیز در غیر مسیر خود افتاد.

"قد صار حرامها عند أقوام بمنزلة السدر المخضود": پس حرام دنیا در نزد گروهها و افرادی که دنیاطلب بودند به منزله سدری بود که تیغ های آن را گرفته باشند و خوردن آن راحت است "و حلالها بعیدا غیر موجود": و حلال آن از دسترس دور می‎باشد به طوری که حلال بدون اشکال اساسا وجود ندارد.

شرایط زودگذر

"و صادفتموها، والله، ظلا ممدودا الی أجل معدود، فالا رض لکم شاغرة"

( و به خدا سوگند با دنیا برخورد کرده اید در حالی که دنیا همچون سایه ای کشیده شده است تا سرآمدی معین؛ پس زمین برای شما گسترده و خالی است.)

"شاغرة" از ماده "شغر" به معنای وسعت می‎آید. نهایه ابن اثیر می‎گوید: "الشغر: ... و قیل: الاتساع؛ و منه حدیث علی (ع): فالا رض لکم شاغرة أی

ناوبری کتاب