صفحه ۴۵۴

در یک سپاه و تشکل نظامی یا سیاسی و یا اجتماعی که فرمانده و معاونان و پیروان با یکدیگر هدفی را دنبال می‎کنند، ممکن است بعضی از فرماندهان و معاونان ضعف نشان داده و یا در جنگ و مبارزات بترسند و از خود سستی نشان دهند و یا خیانت کنند و با دشمن همکاری نمایند؛ ولی حضرت می‎فرماید: هیچ یک از این نقاط ضعف را نداشتم و همیشه و در سخت ترین شرایط همکار و همراه پیامبر بودم و به آن حضرت وفادار ماندم.

باطل ستیزی علی (ع)

"وایم الله لا بقرن الباطل حتی أخرج الحق من خاصرته"

( و سوگند به خدا که باطل را می‎شکافم تا حق را از پهلوی آن درآورم.)

"أبقرن" از ماده "بقر" به معنای شکافتن است. به امام محمد باقر(ع) نیز که "باقر" گفته می‎شود برای این است که باقرالعلوم و شکافنده علوم بود.

در زمان پیامبراکرم (ص) حق و باطل از یکدیگر متمایز و مشخص بودند؛ ولی پس از رحلت پیامبراکرم (ص) و در زمان امیرالمؤمنین (ع) حق و باطل ممزوج و مخلوط شده بود و برای بسیاری از افراد تشخیص آن دو از یکدیگر به راحتی امکان پذیر نبود. برای این که پس از رحلت پیامبر(ص) کسانی که قصد ریاست داشتند سیاست هایی را به کار گرفتند و حق را مشوب به باطل کردند. البته به طور کلی وجدان انسانها مطابق حق است ولی هواهای نفسانی و حب ریاست و ترس و امثال آن باعث می‎شود که انسان حق را نادیده بگیرد.

امیرالمؤمنین (ع) در اینجا اشاره به خلفا و کارهای باطل آنان نیز دارد، کارهایی که باعث شد حق و باطل با هم مخلوط و ممزوج گشته و معجونی درست شود که درون و باطن آن حق و پیرامون و ظاهر آن باطل باشد. آنچه را پیامبر از طرف

ناوبری کتاب