صفحه ۴۵۰

می‎آمدند. نقش این گروه مانند نقش شتربانان یا ساربانانی است که شترها را می‎رانند و حرکت می‎دهند. این گروه به دنبال و در عقب لشکر حرکت می‎کنند تا احیانا اگر کسی در راه وامانده یا زخمی شده است به لشکر برسانند و در بیابان به حال خود رها نشود. از طرف دیگر اگر احیانا کسی کشته شده یا مشکل دیگری پیدا کرده باشد وظیفه آنان بود که رسیدگی کنند و جنازه او را منتقل نمایند. این بخش مؤخرة الجیش به نام "ساقه لشکر" هم نامیده می‎شد، زیرا عقب لشکر بوده و نقش راننده لشکر را داشت.

بنابراین "مقدمة الجیش" در جلوی لشکر و "مؤخرة الجیش" به دنبال آن و سه قسمت دیگر در وسط لشکر قرار داشتند؛ و به همین مناسبت عرب ها به لشکر "خمیس" می‎گفتند، از باب این که پنج قسمت بوده است.

حضرت امیر(ع) فرمودند: "وایم الله لقد کنت فی ساقتها". به نظر می‎رسد این عبارت یکی از موارد مشکل این خطبه می‎باشد. برای این که ضمیر در "ساقتها" به لشکر برمی گردد؛ درحالی که در عبارتهای قبل کلمه لشکر نداشتیم تا ضمیر به آن برگردد. روی این حساب ابن أبی الحدید می‎گوید: ضمیر در "ساقتها" به جاهلیت بازمی گردد.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 116. زیرا هنگامی که پیامبراکرم (ص) به رسالت مبعوث شد با جاهلیت به مبارزه برخاست و آن را شکست داد و اسلام پیروز شد.

احتمال دیگری که در اینجا وجود دارد این است که حضرت علی (ع) می‎خواهد بفرماید: هنگامی که پیامبراکرم (ص) با جاهلیت در مبارزه و جنگ و ستیز بود، من در ساقه لشکر آن حضرت بودم. حضرت علی (ع) با این فرمایش در حقیقت خود را از ارکان لشکر پیامبر معرفی می‎کند. براساس این احتمال ضمیر در "ساقتها" به جاهلیت برنمی گردد، بلکه به قدرت یا لشکری بازمی گردد که

ناوبری کتاب