صفحه ۴۴۳

خلاصه حضرت علی (ع) در این فرمایش خود، پیامبراکرم (ص) را به ساربان و نحوه برخورد او با شترهایش تشبیه می‎کند و می‎فرماید: مردم در مسیر خود به طرف رستگاری متفاوت هستند و بعضی از آنها خسته و وامانده می‎شوند و بعضی دیگر شکسته شده و از ادامه راه بازمی مانند و باید برای آنان وقت و نیرو مصرف کرد تا آماده شوند و خود را به کاروان نجات یافتگان برسانند. به همین جهت پیامبر گرامی اسلام نیز بر بالای سر افرادی که خسته بودند و یا به خاطر این که دیر زیر بار حق می‎رفتند و از ادامه راه هدایت مانده بودند، می‎ایستاد و مقدماتی فراهم می‎نمود تا آنها را به هدفشان برساند. پیامبر(ص) مانند ساربان دلسوزی است که شتر خسته و پا شکسته را هم بلند می‎کند و راه می‎اندازد تا به حرکت خود ادامه دهد و به مقصد برسد؛ لذا برای افرادی که یک مقدار کند بودند و یا به خاطر مشکلاتی که داشتند از قافله افراد رستگار و نجات یافته عقب مانده بودند نیرو و وقت بیشتری صرف می‎فرمود تا آنان را آماده کرده و به قافله نجات یافتگان ملحق سازد. البته کسانی که معاند هستند و صرف وقت و نیرو برای آنها نتیجه نمی دهد و هر چه پیامبر آنان را تبلیغ کند نتیجه معکوس می‎دهد، حضرت به ناچار آنها را رها می‎کند. کسانی مانند ابوجهل و ابولهب و دیگرانی که تبلیغ پیامبر برای آنان سودی ندارد، پیامبر نیز آنان را به ناچار رها می‎کند. برای این که قرار نیست همه کارها در این عالم با معجزه حل بشود؛ بلکه پیامبر در غیر موارد استثنایی موظف بود بر اساس همین شرایط طبیعی و اسباب و مسببات کار کند و اهداف خود را به پیش ببرد.

"یحسر الحسیر": وقتی که زمینه خستگی در کسی بود و خسته و وامانده می‎شد "و یقف الکسیر": و شکسته ای توقف می‎کرد "فیقیم علیه": پس پیامبر بر سر او می‎ایستاد "حتی یلحقه غایته": تا این که او را به هدفش برساند. شکستگی کنایه است از سستی و ضعف افراد در حرکت به سوی مقصد اصلی. یعنی پیامبران برای رهایی

ناوبری کتاب