فقدان کتاب دینی و وحی در زمان جاهلیت
"أما بعد، فان الله سبحانه بعث محمدا(ص) و لیس أحد من العرب یقرأ کتابا، و لا یدعی نبوة و لا وحیا"
( اما بعد، پس همانا خداوند سبحان محمد(ص) را به رسالت برانگیخت و حال آن که از عرب کسی کتابی نمی خواند، و نه این که ادعای پیامبری و وحی میکرد.)
"سبحان" مصدر باب تفعیل است و اینجا مفعول مطلق نوعی میباشد، و در اصل "سبحته سبحانه" یا "أسبحه سبحانه" بوده است؛ یعنی خداوند را منزه کردم آن طور تنزیهی که لایق خداوند است و با ذات ربوبی تناسب داشته باشد. مانند آیه شریفه که در مورد تقوای الهی میفرماید: (یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته ) سوره آل عمران (3)، آیه 102. "ای مؤمنان، از خداوند چنان که سزاوار پروای اوست پروا کنید." در اینجا نیز "سبحانه" یعنی خداوند را منزه کردم آن طور منزه کردنی که متناسب با خدا و ذات ربوبی او باشد.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: خداوند سبحان پیامبراکرم (ص) را برانگیخت در حالی که در بین عرب کسی نبود که کتاب دینی بخواند. یهودی ها و مسیحی ها هر کدام به طور جداگانه دارای کتاب دینی بودند، ولی عرب ها با این که خود را از اولاد حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) میدانستند کتاب دینی نداشتند و زیر بار دین های دیگر هم نمی رفتند و خود را بالاتر از آنها میدانستند؛ و با این که خود را منسوب به حضرت ابراهیم (ع) میدانستند صحف ابراهیم پیش آنها نبود. پس مقصود حضرت این نیست که عرب زمان جاهلیت و پیش از بعثت هیچ کتابی نداشتند و نمی خواندند؛ بلکه مقصود این است که کتاب آسمانی و دینی در اختیار نداشتند.