به نظر میرسد که عبارت: "سیاتی علیکم زمان..." با همان فراز پیشین که فرمودند: "و ذلک زمن لا ینجو فیه..." مناسبت و ارتباط دارد. به این معنا که در آن زمان حتی اگر کسی دانشمند و طرفدار حق باشد کاری نمی تواند انجام دهد و گوش شنوایی در برابر آنها وجود ندارد. به همین جهت حضرت فرمودند: این طور افراد از جامعه برکنار میباشند؛ و اگر آن عالمان و یا گروهی از آنها در بین مردم باشند کسی آنان را نمی شناسد و اگر غایب هم باشند کسی در مورد آنها سؤال و یا جستجو نمی کند. لذا میتوان گفت این زمان با زمانی که میفرماید: "اسلام در آن وارونه میشود" یکی است؛ یعنی زمانی که در آن اسلام وارونه میشود همان زمانی است که افراد مؤمن احساس میکنند نمی توانند نقش مؤثری در اجتماع داشته باشند و کسی به حرف حق آنان گوش نمی دهد، و به این سبب خود را از صحنه اجتماع و داخل شدن در مسائل سیاسی اجتماعی آن کنار میکشند.
وظیفه افراد تأثیرگذار
البته همان طور که زمانها و شرایط متفاوت هستند افراد نیز با یکدیگر تفاوت دارند. به این معنا که بعضی افراد در شرایط سخت اجتماعی هم میتوانند مؤثر باشند و اگر همه مردم از آنها اطاعت نمی کنند حداقل جمعی از آنان پیروی خواهند کرد. این افراد - هم از جهت عقلی و هم از جهت شرعی - نمی توانند خود را کنار بکشند و باید خود را در معرض مسائل اجتماعی قرار داده و حرف حق خود را بزنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. از طرف دیگر بعضی افراد خوب و دانشمند هم هستند که میبینند کسی به حرف آنان گوش نمی دهد و حرف حق آنها زمین میخورد و یا وارونه تفسیر میشود و فایده ای هم ندارد که بخواهند در برابر افکار مردم افکار تازه دیگری ارائه کنند، بنابراین به لحاظ این که انسان عاقل کار را برای نتیجه اش انجام