به نظر میرسد اگر کسی این خطبه را با قسمت اول از خطبه 128 که در آن آمده است: "و قد سار بالجیش الذی لا یکون له غبار و لا لجب" مجموعا در نظر بگیرد و آنها را با هم تطبیق کند تقریبا مطمئن میشود که مراد حضرت همین صاحب زنج بوده است.
با توجه به این که تعبیرات این خطبه با خطبه 128 هماهنگ است و خود ابن أبی الحدید در شرح خطبه 128 به صورت مفصل اخبار فتنه صاحب زنج را آورده است؛شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 8، ص 126 تا 214. و سید رضی نیز در خطبه 128 میگوید: "اشاره حضرت در اینجا به صاحب زنج است." دیگر نمی توان مقصود حضرت را در یک خطبه صاحب زنج دانست و در خطبه دیگر شخص دیگری را به عنوان منظور حضرت معرفی کرد.با بررسی این خطبه و خطبه 128 و خطبه ای که ابن میثم در شرح خود بر خطبه 102 از امام علی (ع) نقل کرده است (ج 3، ص 15) به نظر میرسد که در اینجا از طرف راویان خطبه خلطی صورت گرفته است. چرا که حضرت در این خطبه ها به وقایع و فتنه های متعددی اشاره داشته اند که از طرف راویان خطبه به صورت صحیح و با ترتیب ضبط نشده است و در نتیجه اوصاف چند فتنه با هم مخلوط شده است. ر.ک : بهج الصباغة، ج 5، ص 526 و 527، انتشارات امیرکبیر.
ویژگی های سرکوب کنندگان شورش
اشکال دیگری که کرده اند این است که حضرت در پایان این خطبه میفرماید: کسانی که با این شورشیان جنگ میکنند افراد خوبی هستند. در صورتی که اگر مقصود حضرت را در این خطبه شورشیان معروف به صاحب زنج بدانیم، مبارزه با آنان از ناحیه حکومت بود و موفق برادر معتمد خلیفه عباسی با آنان جنگ کرد، که نمی توان آنها را افراد خوبی دانست.
در پاسخ این اشکال باید گفت: منافاتی ندارد که حکومت با این شورشیان جنگ