صفحه ۳۸

مواردی که مشورت می‎خواستند علی (ع) از مشورت دادن دریغ نمی ورزید.

"و أنا لکم وزیرا خیر لکم منی أمیرا"

( و من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است برای شما تا آن که امیرتان باشم.)

حضرت می‎فرمایند: بهتر آن است که من برای شما وزیر باشم نه امیر؛ برای این که اگر امیر باشم کاملا باید از من اطاعت کنید، و اگر اطاعت نکنید قطعا جهنم می‎روید. اما اگر وزیر باشم ممکن است اطاعت نکنید و جهنمی هم نشوید؛ برای این که اگر امیر و وزیر با هم اختلاف داشته باشند، آن وقت شما مجبور می‎شوید تقیه کنید و از روی تقیه از امیرتان اطاعت کنید. قول وزیر به طور کامل مطاع نیست و مردم بسا مجبور می‎شوند تقیه کنند و از امیر اطاعت و با وزیر مخالفت کنند. به همین جهت حضرت می‎فرماید: اگر من وزیر باشم بسا به نفع شما باشد.

همه اینها به عنوان اتمام حجت است؛ با این که حضرت، امامت بر مسلمین را حق خود می‎داند، و از اول هم ولایت و امامت از آن حضرت بوده است و حتی خود ابوبکر هم شکی در آن نداشت، اما به حسب ظاهر دارند با اینها اتمام حجت می‎کنند که فردا نگویند چرا نگفتی ! و اگر کسی زبان به اعتراض گشود حضرت بتوانند بگویند من از اول گفتم که افق ها تاریک است، جنگ هایی پیش می‎آید، گرفتاری هایی خواهد بود، شما به همه اینها فکر بکنید و با درنظرگرفتن این امور با من بیعت کنید.

نکته دیگر این که حضرت با این سخنان می‎خواهند بفرمایند که خلافت از ابتدا و پس از رحلت پیامبراکرم (ص) حق من بوده و خداوند توسط پیامبرش مرا به این امر منصوب فرموده است؛ و در این امر شک و تردیدی وجود نداشته است که حالا من به خاطر مراجعه و اصرار شما بخواهم به صحنه بیایم و خلافت را بپذیرم.

خداوند ان شاءالله همه ما را موفق و مؤید بدارد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب