حضرت را مؤید همین معنا گرفته اند.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 101.
2 - احتمال دوم همان معنایی است که به آن اشاره کردیم. یعنی شاخها به شاخها درهم پیچیده میشوند و یا به تعبیر دیگر قدرتمندان شاخ به شاخ میشوند. این احتمال معنای نسبتا مناسبی است. برای این که قوچها و بعضی حیوانات دیگر که میخواهند ضربه بزنند به وسیله شاخهای خود ضربه میزنند، و بالاخره یک دسته غالب و پیروز میشوند. حضرت هم در این عبارت قدرتمندان را تشبیه به قوچها و حیوانات نر میکنند که شاخ دارند و برای تصاحب ماده ها در جنگ و ستیز با هم شاخهای خود را به همدیگر فرو میبرند.
"و عن قلیل": و به همین نزدیکی ها "تلتف القرون بالقرون": شاخها به شاخها پیچیده میشود، یعنی قدرتمندان با هم درگیر میشوند "و یحصد القائم": و کسانی که در برابر این قدرتمندان قیام میکنند درو خواهند شد "و یحطم المحصود": و درو شده ها خرد میشوند. به این معنا که هر کس قیام و با آنها برخورد کند و یا اهل قیام باشد درو میگردد و هنگامی که بازداشت و اسیر و زندانی شد خرد و یا کشته میشود. اینجا تشبیه به کار رفته است. از باب این که گندم را پس از کاشتن و به ثمر رسیدن ابتدا درو میکنند و پس از آن خرمن کرده و درهم میکوبند، در اینجا هم حضرت میخواهد بفرماید: قدرتمندان هم کسانی را که قیام میکنند و بسا اهل حق باشند، درو میکنند و پس از درو شدن خردشان میکنند.
نکته ای که یادآوری آن در پایان خطبه مناسب میباشد این است که در بعضی نسخه ها، در عنوان خطبه، این عبارت آمده که: "یذکر فیها الملاحم..."؛ البته در نهج البلاغه ما که نسخه عبده است این جمله وجود ندارد. در هر صورت اگر این عبارت وجود داشته باشد معنایش این است که در این خطبه از واقعه ها و حوادث