"فاذا فغرت فاغرته": پس هنگامی که دهانش باز شد و مردم را به اطاعت خود فرا خواند "واشتدت شکیمته": و دهانه لجام قدرتش محکم شد، و به تعبیر دیگر هنگامی که قدرت پیدا کرد "و ثقلت فی الارض وطأته": و سنگین شد در زمین جای پایش.
خلاصه هنگامی که این طور شد ابتدای فتنه است و او نهایت ظلم را به مردم روا میدارد. اصولا قدرت این گونه است و قدرتمندان اگر ترس از خدا نداشته باشند از قدرت سوء استفاده میکنند و برای حفظ قدرت به هر ظلم و جنایتی دست میزنند.
"عضت الفتنة أبنأها بانیابها، و ماجت الحرب بامواجها، و بدا من الایام کلوحها، و من اللیالی کدوحها"
( فتنه با نیش های خود فرزندانش را گاز گرفته، و موجهای جنگ به حرکت درآمده؛ و از روزها گرفتگی و ترش رویی اش، و از شب ها رنج ها و جراحاتش آشکار میشود.)
"عض" به معنای گاز گرفتن است. "أنیاب" جمع "ناب" به معنای نیش میباشد. "کلوح" مصدر است و به معنای عبوس و ترشرو بودن است. "کدوح" هم جمع "کدح" است و به معنای خراش و جراحت است. کلمه "حرب" مؤنث است و به همین جهت فعل "ماجت" مؤنث آورده شده است.
حضرت میفرماید: هنگامی که آن فرد گمراه قدرت خود را مستحکم کرد فتنه آغاز میشود و این فتنه فرزندان خود را با دندانهایش گاز میگیرد. به این معنا که آتش فتنه، دامن فتنه گرها را هم میگیرد و آنها از آسیب فتنه در امان نیستند. زیرا به طور کلی وقتی که قدرت متمرکز شد، بویژه وقتی که دین و خدا در کار نبود، قدرت به فرزندان خود نیز رحم نمی کند و نیش های خود را در بدن قدرت طلبان فرو میکند؛ و در نتیجه