صفحه ۳۶۴

2 - بعضی دیگر گفته اند که حضرت در اینجا نظر به معاویه دارد.همان، ص 12. که به نظر می‎آید این احتمال صحیح نباشد. برای این که معاویه در زمان امیرالمؤمنین بود و سر و صداهایش در همان زمان بلند شده بود، گرچه پس از شهادت حضرت امیر(ع) معاویه تسلط بیشتری پیدا کرد. ولی به نظر می‎رسد مقصود حضرت کسی است که بعدها سر و صدا به راه می‎اندازد.

3 - احتمال سوم که به نظر مناسب تر می‎آید این است که مقصود عبدالملک مروان باشد.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 99. عبدالملک مروان کسی بود که در ابتدا و پیش از به قدرت رسیدن فرد بسیار مقدسی بود که با قرآن و مسجد و امثال آن مأنوس بود، ولی هنگامی که نوبت خلافت به او رسید قرآن و دستورات آن را به طور کلی کنار گذارد و با همه قوا وارد حکومت و سیاست شد. این شخص در برابر عبدالله بن زبیر و برادر او مصعب بن زبیر جنگ کرد و پیروز شد و در نهایت به عنوان خلیفه مسلمانان شناخته شد.أنساب الاشراف، بلاذری، ج 7، ص 193 و 203. پس از او هم چهار پسرش که عبارتند از: هشام بن عبدالملک و ولید و یزید و سلیمان، یکی پس از دیگری به حکومت رسیدند و شدت عمل زیادی هم به خرج دادند. حجاج بن یوسف ثقفی هم که جنایات بی شماری انجام داد یکی از نماینده های همین عبدالملک مروان می‎باشد.

سبب مشروعیت حکومت

نکته ای که اینجا باید یادآوری شود و در کتاب "دراسات فی ولایة الفقیه" نیز به آن اشاره کرده ایم دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج 1، ص 580 به بعد؛ مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج 2، ص 186. این است که بعضی ها در گذشته و همچنین در زمان ما پیروزی با

ناوبری کتاب