و طبقات عرب در آن سکونت داشتند و کوفه به صورت یک پادگان بزرگ نظامی درآمد. و چون ارتش اسلام که برای جنگ با ایران بسیج شده و راه افتاده بود از یک منطقه خاص نبودند بلکه از عربستان و یمن و مناطق دیگر و نیز از طوایف غیر عرب آمده و زیر پرچم سعد بن ابی وقاص قرار گرفته بودند، پس از آن که کوفه ساخته شد هر محله یا بخشی از آن مربوط به گروهی شد که از دیگران متمایز و جدا بودند. به عنوان مثال یک محله یا یک بخش از کوفه مربوط به یمنی ها، و همین طور بخش های دیگر مربوط به گروههای دیگر شد.
"لکأنی" در بعضی نسخه ها "و لکنی" آمده که غلط میباشد؛ و در دو نسخه خطی که در قرن پنجم و به فاصله کمی پس از سید رضی نوشته شده "لکأنی" آمده که صحیح است. حضرت در این عبارت پس از آن که فرمود: آنچه را خبر میدهم دروغ نیست، میفرماید: به خدا قسم گویا من مینگرم یک شخص بسیار گمراهی را که فریادش در شام بلند شده و مردم را مانند گوسفند به شمار آورده و آنان را به وسیله هی زدن بسیج میکند، و رایات یا پرچم های خود را در روستاها و شهرکهای اطراف کوفه جا داده و متمرکز ساخته است.
نکته قابل توجه این است که مقصود حضرت از این شخص بسیار گمراه که در آینده چنین کارهایی انجام میدهد چه کسی است ؟
گمراه شام کیست ؟
در این مورد احتمالاتی ذکر شده که به چند مورد از آنها اشاره میشود:
1 - بعضی ها گفته اند که مقصود حضرت از "ضلیل" سفیانی است که در آخرالزمان میآید.شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی، ج 3، ص 11.