صفحه ۳۴۸

سوی خدا باز می‎گردیم. برخی از موجودات در مقام تکامل به مرتبه ای از تجرد می‎رسند که به آن عقل کل یا عقل اول می‎گویند که مجرد کامل و در ظل و سایه وجود خدا قرار دارد. پس همین ماده پست که در صف نعال و در حاشیه عالم وجود قرار گرفته، به لطف خدا در اثر حرکت و تکامل صعود می‎کند تا به مرحله عقل اول می‎رسد؛ ازاین رو خداوند مبدأ المبادی و غایة الغایات است.

بنابراین حضرت علی (ع) می‎فرماید: خداوند قبل از هر اولی که شما فرض کنید اول است. از این اول بودن خداوند گاهی به قدمت هم تعبیر می‎کنند و می‎گویند خداوند "قدیم" و "ازلی" است؛ همچنین در مورد بی انتها بودن خداوند تعبیر به "ابدی" می‎کنند. خداوند ازلی است یعنی اول ندارد، ابدی است یعنی آخر ندارد، و این دو را با هم جمع کرده می‎گویند خداوند "سرمدی" است، یعنی خدا نه اول دارد و نه آخر.

"و الاخر بعد کل آخر"

( و آخری که بعد از هر آخری است.)

خداوند همان طور که بیان شد در قوس صعودی هم غایة الغایات است؛ و سلسله هستی از مراتب پایین به طرف بالا به او ختم می‎شود.

کاربردهای سه گانه "قدیم"

"قدیم" دارای سه معناست:

1 - "قدیم ذاتی"؛ یعنی موجودی که دارای ماهیت نیست تا به لحاظ ماهیتش و به اعتبار حریم ذاتش یعنی با قطع نظر از وجودش معدوم باشد و در پرتو وجودش موجود باشد، بلکه اساسا ماهیت نداشته و وجود صرف و محض است، وجودش هم مستقل و غیر وابسته به غیر است یعنی واجب الوجود بالذات است؛ و چنین موجودی خداوند تبارک و تعالی است و همه ما سوی الله ذاتا حادث هستند.

ناوبری کتاب