"رقاب" جمع "رقبة" به معنای گردن است.
"ألنتم له رقابکم": گردنهایتان را برای او نرم و خاضع کردید؛ که این کنایه از اطاعت و فرمانبری است. هنگامی که در برابر او متواضع و مطیع گشتید. ضمیر در "له" به خود حضرت امیر(ع) برمی گردد که راهنمای پرچم حق بود و مردم با وی بیعت کردند.
"و أشرتم الیه باصابعکم"
( و به نشانه تعظیم با انگشتانتان به او اشاره کردید)
"أصابع" جمع "اصبع" به معنای انگشت است. اشاره کردن به انگشت، کنایه از بزرگ شمردن و تجلیل است. شخصیت آن راهنما در نظرتان به قدری جلوه کرد که دیگر همه با انگشت نشانش میدهند، یعنی شخصیت فوق العاده ای پیدا کرد.
این جمله ها همان گونه که بیان شد درباره شخص علی (ع) است. امیرالمؤمنین (ع) در این جملات توجه زیادی را که مردم به ایشان پیدا خواهند کرد و از آن حضرت اطاعت و فرمانبری خواهند نمود بیان میکنند.
در این که حضرت امیر(ع) با این عبارات چه موقعی را مد نظر دارند، ابن أبی الحدید بر آن است که ماه آخر خلافت حضرت منظور است که در آن ماه به شهادت رسیدند. وی مینویسد: "أعلمهم فیها أنهم سیفارقونه و یفقدونه بعد اجتماعهم علیه و طاعتهم له؛ و هکذا وقع الامر، فانه نقل أن أهل العراق لم یکونوا أشد اجتماعا علیه من الشهر الذی قتل فیه"شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 93 و 94. "علی (ع) در این خطبه به مردم اطلاع داد و آنها را بر این آگاه ساخت که از ایشان جدا گشته و بعد از اجتماعشان بر ایشان و اطاعتشان از وی، او را از دست میدهند. پس نقل شده است که اهل عراق هیچ گاه همچون ماهی