صفحه ۳۲۳

آن فکر می‎کند که آیا به مصلحت است، ابزار کافی وجود دارد، مردم آمادگی لازم را دارند یا نه. لذا می‎فرماید: "بطئ القیام": برای قیام در برابر مخالف بدون شتاب و با درنگ عمل می‎کند، و تا نیرو و شرایط و امکانات فراهم نشود قیام نمی کند. خلاصه همه جوانب را می‎سنجد و در صورتی که قیام و حرکت را به صلاح ببیند اقدام می‎کند.

در یکی از درسهای قبلی درس 138 همین کتاب، ذیل عنوان: همگامی با قیام و سکوت اهل بیت:. روایت یکی از اصحاب امام صادق (ع) که بیانگر دیدگاه و انتظار برخی از اصحاب آن حضرت در مورد قیام وی و جواب قانع کننده امام (ع) بود را نقل کردیم. امام (ع) در آنجا با اشاره به تعدادی بزغاله که هفده عدد بود با توجه به همه شرایط فرمود: اگر به این اندازه یار وفادار و آگاه داشتم قیام بر من واجب بود.کافی، ج 2، ص 242، حدیث 4. مردم حرف می‎زنند و شعار می‎دهند که بله آقا ما مخلص شماییم، مرید شماییم، همه حاضریم بیاییم، اما شعار غیر از واقعیت است.

عقل و درایت بر وجود امام حاکم است نه احساسات تند. از همین رو وقتی در زندگی ائمه اطهار(ع) دقت می‎کنیم می‎بینیم این طور نیست که تا شرایط اندکی فراهم شد و افرادی هم به ظاهر و با شعارهای احساسی اعلان آمادگی کردند آنها دست به قیام و حرکت بزنند. همان اوایلی که ابوبکر خلافت را به دست گرفت ابوسفیان و برخی دیگر به حضرت علی (ع) پیشنهاد قیام دادند ولی حضرت دست رد به سینه آنها زدند.تاریخ طبری، ج 2، ص 449 به بعد. به امام صادق (ع) عرض می‎کردند آقا چرا قیام نمی کنید، ولی امام می‎بیند شرایط فراهم نیست، کار فرهنگی و علمی لازم است، به همین جهت به پرورش شاگرد اقدام می‎کنند و یک نهضت علمی در جهان اسلام به وجود می‎آورند. برای امام به دست گرفتن قدرت و حکومت مهم نیست، تمام این پست و مقامها در نظر او هیچ است، امام به دنبال انجام وظیفه الهی است. آری، اگر

ناوبری کتاب