صفحه ۳۰۲

شکر اعم از حمد است. از سوی دیگر شکر فقط نسبت به نعمت است، ولی حمد اعم است و مطلق کمالات و نعمات را - هر چند ارتباطی به ما نداشته باشد - دربر می‎گیرد؛ و با این لحاظ حمد نسبت به شکر اعم می‎باشد. همچنین باید دانست که حمد در مقابل کمالات اختیاری است؛ و در برابر کمالات غیر اختیاری مثل کمالات و زیبایی های موجود در اشیاء "مدح" صورت می‎گیرد؛ مانند این که گفته می‎شود: "مدحت اللؤلؤ": لؤلؤ را مدح کردم؛ یا "مدحت الشمس": خورشید را مدح کردم. بنابراین حمد و ستایش به کمالات اختیاری - اعم از این که برای من نعمت به شمار آید یا نه - تعلق می‎گیرد.

تمام هستی، مظهر فضل خداوند

"ألحمد لله الناشر فی الخلق فضله": حقیقت ستایش مخصوص خدایی است که پخش کننده تفضل خویش در مخلوقات است. "الناشر" صفت برای الله تبارک و تعالی است. خدایی که فضلش را در مخلوقاتش منتشر ساخته است. هر چه هست تفضل و عنایت خداست، تمام هستی مظهر فضل و رحمت خدای متعال است. به طور قطع ما هیچ گاه از خدا استحقاق چیزی نداریم، و هر چه داشته باشیم تفضل اوست؛ حتی در مسأله ثواب و بهشت این طور نیست که انسان مستحق آنها شده باشد، بلکه بهشت و ثواب هم تفضل خدا بر انسان است. برای این که همه هستی، توانایی ها و استعدادها و خلاصه همه چیزمان از خداست؛ اگر هم من خدا را حمد می‎کنم، به عقلی که او داده کمالات را تشخیص می‎دهم و می‎فهمم خدا را باید ستایش کنم؛ اگر کار خیری انجام می‎دهم، نمازی می‎خوانم، دستگیری از بیچاره ای می‎کنم، به مسلمانان خدمتی می‎کنم و... همه اینها را با وجودی که خدا عنایت کرده، قدرتی که او داده، دست و پا و زبانی که مال اوست انجام می‎دهم؛ بنابراین ما در مقابل خدا چیزی

ناوبری کتاب