داد. مردم مصر از دست او به ستوه آمدند و در نهایت هم بر ضد او قیام کردند و موجبات قتل عثمان را فراهم ساختند.
خودداری امام علی (ع) از پذیرش خلافت
"دعونی والتمسوا غیری"
( مرا رها کنید و سراغ دیگری بروید.)
مردم بعد از کشته شدن عثمان دیگر چاره ای نداشتند و سراغ امیرالمؤمنین (ع) آمدند. امیرالمؤمنین (ع) میدانست بسیاری از کسانی که دورش جمع شده اند و اصرار میکنند با ایشان بیعت کنند قصدشان قربت نیست؛ بلکه از این باب است که کسی را ندارند و میخواهند یک کسی را انتخاب کنند که وجهه ملی داشته باشد و مردم قبولش داشته باشند، در عین حال به قول ما ایرانی ها آنها هم در این میان خر خودشان را نعل کنند و افراد همان امتیازاتی را که در زمان عثمان داشتند داشته باشند، ولی به اسم امیرالمؤمنین (ع) باشد !
از همین رو علی (ع) از اول میخواهد با اینها اتمام حجت کند. امیرالمؤمنین (ع) یک انسان قدرت طلبی نبود که بخواهد به هر عنوان به حکومت برسد و عده ای هم بخواهند به نام آن حضرت از امتیازهایی که حقشان نیست برخوردار باشند. لذا حضرت از اول میخواهد شرایط خود را با آنها تعیین کند. به همین جهت وقتی مردم دورش جمع شده و اصرار میکردند با حضرت بیعت کنند، فرمود: "دعونی والتمسوا غیری": مرا رها کنید و سراغ فرد دیگری بروید. البته نه این که حضرت خود را محق نمی دانست، امام خود را محق میدانست اما میخواست حجت را بر مردم تمام کند که فردا نگویند چرا نگفتی ! بگوید من به شما گفتم: مرا رها کنید و سراغ دیگری بروید.