"و طالب للدنیا و الموت یطلبه"
( و جوینده ای که دنیا را میجوید در حالی که مرگ به دنبال اوست.)
در این میان که یکی دارد میمیرد، یکی سکته کرده و در بیمارستان است و دیگری به عیادت او آمده، گروهی هم بدون توجه به حلال و حرام در طلب دنیا هستند و برای رسیدن به دنیا خود را به آب و آتش میزنند؛ از همین مرده بدبخت هم میخواهد چیزی غارت کند، ارث و میراثی را که به جا گذاشته میخواهد با سندسازی و تقلب بالا بکشد؛ این بیچاره در طلب دنیاست، در حالی که مرگ به دنبال او و در طلبش میباشد.
"و غافل و لیس بمغفول عنه"
( و غفلت زده ای که از او غفلت نشده است.)
و چقدر انسانهایی که غافل اند، در حالی که از آنها غفلت نشده است. انسان غافل به مرگ توجه ندارد، و غافل است از این که تمام اعمال و رفتار و سخنانش ثبت و ضبط شده و باید حساب آنها را پس دهد. اگر برای رسیدن به مال دنیا مردم را فریب دادی و سر دیگران کلاه گذاشتی همه اینها را باید جواب دهی. اگر برای رسیدن به مقام و قدرت، ظلم کردی، پرونده سازی کردی، حقوق دیگران را پایمال کردی، فکر نکن از کارهایت غفلت شده، بلکه همه اینها حساب و کتاب دارد.
"و علی أثر الماضی ما یمضی الباقی"
( و باقی مانده به دنبال گذشته در گذر است.)
"ما" در "ما یمضی الباقی" میتواند زایده یا مصدریه باشد؛ بنابر این که "ما" زایده باشد معنای کلام حضرت این است که باقی مانده به دنبال گذشته میگذرد؛ و اگر "ما" مصدریه باشد که ظاهرا همین است معنا این میشود: گذشتن باقی مانده به دنبال و