صفحه ۲۹۱

"و طالب للدنیا و الموت یطلبه"

( و جوینده ای که دنیا را می‎جوید در حالی که مرگ به دنبال اوست.)

در این میان که یکی دارد می‎میرد، یکی سکته کرده و در بیمارستان است و دیگری به عیادت او آمده، گروهی هم بدون توجه به حلال و حرام در طلب دنیا هستند و برای رسیدن به دنیا خود را به آب و آتش می‎زنند؛ از همین مرده بدبخت هم می‎خواهد چیزی غارت کند، ارث و میراثی را که به جا گذاشته می‎خواهد با سندسازی و تقلب بالا بکشد؛ این بیچاره در طلب دنیاست، در حالی که مرگ به دنبال او و در طلبش می‎باشد.

"و غافل و لیس بمغفول عنه"

( و غفلت زده ای که از او غفلت نشده است.)

و چقدر انسانهایی که غافل اند، در حالی که از آنها غفلت نشده است. انسان غافل به مرگ توجه ندارد، و غافل است از این که تمام اعمال و رفتار و سخنانش ثبت و ضبط شده و باید حساب آنها را پس دهد. اگر برای رسیدن به مال دنیا مردم را فریب دادی و سر دیگران کلاه گذاشتی همه اینها را باید جواب دهی. اگر برای رسیدن به مقام و قدرت، ظلم کردی، پرونده سازی کردی، حقوق دیگران را پایمال کردی، فکر نکن از کارهایت غفلت شده، بلکه همه اینها حساب و کتاب دارد.

"و علی أثر الماضی ما یمضی الباقی"

( و باقی مانده به دنبال گذشته در گذر است.)

"ما" در "ما یمضی الباقی" می‎تواند زایده یا مصدریه باشد؛ بنابر این که "ما" زایده باشد معنای کلام حضرت این است که باقی مانده به دنبال گذشته می‎گذرد؛ و اگر "ما" مصدریه باشد که ظاهرا همین است معنا این می‎شود: گذشتن باقی مانده به دنبال و

ناوبری کتاب