"تبصرة" مصدر باب تفعیل است. مصدر باب تفعیل گاهی اوقات بر وزن "تفعلة" میآید مثل "تذکرة". "بصره" یعنی او را آگاه کرد. "معتبر" از ماده "عبر" است که به باب افتعال رفته و مصدر میمی است، یعنی پند گرفتن. "و" در "و فی آبائکم الاولین" عاطفه است و جمله را بر "فی آثار الاولین" عطف میکند؛ یعنی در حقیقت این گونه است: "أو لیس لکم فی آبائکم الاولین تبصرة ...": آیا در پدران و اجدادتان که مرده اند برای شما مایه بصیرت و بینایی و عبرت نیست ؟! وقتی سر قبر پدر و مادرت میروی، در مجالس ترحیم شرکت میکنی، اینها باید مایه عبرت و آگاه شدن تو شود، آدم کمی به خود بیاید که این مجلس و قبر برای من هم هست، من هم مثل این بیچاره دستم از دنیا کوتاه خواهد شد؛ پس حالا که فرصت دارم به خودم برسم، خودم را اصلاح کنم، اگر خدای نکرده حقی از دیگران ضایع کرده ام جبران نمایم، اگر حق الله بر گردنم هست و گناهی مرتکب شده ام توبه کنم. اساسا این که این همه تأکید شده انسان به زیارت اموات برود یا این که ما به مجالس سوگواری اشخاص میرویم، بیشتر روی جنبه اعتبار است که انسان عبرت بگیرد.
حضرت علی (ع) در پایان این جملات میفرمایند: "ان کنتم تعقلون" یعنی: اگر عقل داشته باشید و بیندیشید در اینها عبرت و بصیرت است و در آثار باقی مانده از گذشتگان بازدارندگی است. ولی خوب اگر عقل نداشته باشید که خداحافظ شما. شخصی خوابیده آب میخورد، کسی به او گفت: خوابیده آب نخور، پرسید: مگر چه میشود؟ جواب داد: عقلت کم میشود، پرسید: عقل چیست ؟ گفت: هیچی، ببخشید بخور. خوب حالا اگر کسی عقل داشته باشد باید از این امور عبرت بگیرد، وگرنه انتظاری از او نیست.
"أو لم تروا الی الماضین منکم لا یرجعون ؟!"
( آیا گذشتگانتان را نمی نگرید که بازنمی گردند؟!)