کند ! تو پیرمردی از پیرمردان قریش هستی و در این ساعت روز و با چنین حالتی در طلب دنیا هستی، اگر اجلت در این هنگام فرا رسد؟!" امام باقر(ع) در جواب وی فرمود: "لو جأنی الموت و أنا علی هذه الحال جأنی و أنا فی طاعة من طاعة الله عزوجل؛ أکف بها نفسی و عیالی عنک و عن الناس" یعنی: "اگر مرگ در این حال به سراغم آید، در حالی به سراغم آمده که من در طاعتی از طاعت های خداوند عزوجل هستم؛ و به واسطه این طاعت، خود و خانواده ام را از این که محتاج به تو و دیگران باشد بازمی دارم." بعد حضرت ادامه میدهند: "و انما کنت أخاف لو أن جأنی الموت و أنا علی معصیة من معاصی الله": "و همانا اگر مرگم فرا میرسید و من بر معصیتی از معصیت های خدا بودم بر خود میترسیدم." وقتی امام باقر(ع) این توضیحات را ارائه فرمود محمد بن منکدر عرض کرد: "یرحمک الله أردت أن أعظک فوعظتنی":وسائل الشیعة، ج 12 (20 جلدی)، ص 9؛ و ج 17 (30 جلدی آل البیت)، ص 19، باب استحباب طلب الرزق و وجوبه مع الضرورة، حدیث 1. "خدا تو را رحمت کند، من خواستم تو را موعظه کنم ولی تو مرا موعظه کردی."
بنابراین اگر کسی به خاطر خدا برای اداره زندگی خود و خانواده اش تلاش کند و دنبال تجارت و تولید و صنعت باشد، این طاعتی از طاعت های خداوند است. پس دنیایی که مذمت شده و حضرت علی (ع) میفرماید آن را رها کن، دلبستگی به دنیاست؛ یعنی دلبسته دنیا نباش، به طوری که دین و اخلاق و تمام ارزشها را به خاطر رسیدن به دنیا زیر پا بگذاری. دنیایی که موجب غفلت انسان از خدا شود مذموم است نه داشتن مال و منال؛ به قول مولوی: