که خداوند مجرد است و مجردات فوق عمود زمان و مکان هستند؛ زمان مقدار حرکت است و حرکت هم برای ماده است. ماده و حرکت و زمان، این سه هماهنگ هستند. ولی خداوند تبارک و تعالی و مجردات، فوق عالم ماده و زمان هستند. با این که درباره خداوند زمان معنا ندارد "کان" در مورد خدا به کار میرود و فقط بر تحقق دلالت میکند، و چیز متحقق میخواهد زمانی باشد یا فوق عمود زمان.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: "نحمده علی ما کان": خداوند را بر آنچه بوده و محقق شده است ستایش میکنیم. آینده هنوز نیامده و آنچه نیامده هنوز چیزی نیست که ستایش داشته باشد؛ ولی نسبت به آنچه تا به حال بر ما گذشته و الطافی که از سوی خداوند به ما و نظام وجود رسیده است آگاهیم، لذا خدا را بر آنها میستاییم.
بعد حضرت نسبت به آینده میفرمایند: "و نستعینه من أمرنا علی ما یکون": و از خداوند نسبت به امرمان در آینده استعانت میجوییم. از خداوند طلب کمک میکنیم بر چیزهایی که در آینده میخواهد محقق شود. "أمرنا" یعنی کارهای مربوط به ما. برای آینده باید از خداوند کمک بخواهیم تا بتوانیم آینده خوبی برای خودمان داشته باشیم؛ و از خداوند بخواهیم شرایط به گونه ای فراهم شود و امور را به گونه ای مقدر کند که آینده به نفع ما باشد و در راه سعادت و کمال گام برداریم.
درخواست از خدا برای عافیت در دین و بدن
"و نسا له المعافاة فی الادیان، کما نسا له المعافاة فی الابدان"
( و از خداوند سلامتی در دین هایمان را طلب میکنیم، همان گونه که سلامتی در بدن ها را از او میخواهیم.)
"أدیان" جمع "دین"، و "أبدان" جمع "بدن" است؛ و وجه جمع آوردن آنها به اعتبار افراد است؛ همان طور که هر کس برای خود بدنی دارد برای خودش دینی هم دارد.