صفحه ۲۵۲

"نصرة" در اینجا به معنای "انتصار" است و "انتصار" به معنای انتقام است؛ (و لمن انتصر بعد ظلمه ) سوره شوری (42)، آیه 41. یعنی: کسی که بعد از این که به او ستم کردند انتقام بگیرد.

در اینجا امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید: ظلم بنی امیه به قدری فراگیر و قدرتشان به حدی مردم را به ذلت و خواری می‎رساند که اگر مردم درصدد انتقام برآیند برایشان امکان نخواهد داشت و انتقام گرفتن یکی از مردم از یکی از ظالمان دستگاه بنی امیه مثل این است که عبد و بنده بخواهد از اربابش انتقام بگیرد. خوب قدرت دست ارباب است و عبد امکانات و قدرتی ندارد و تنها کاری که می‎تواند بکند این است که در جلوی روی ارباب بله قربان گو باشد و از دستورات او اطاعت کند و پشت سرش آن هم به صورت غیر علنی بد و بیراه و لعن و نفرین نصیب او کند؛ حضرت شدت اختناق و ذلت مردم در حکومت بنی امیه را به انتقام عبد از مولایش که در حقیقت ذلت و خواری است تشبیه کرده است. "و حتی تکون نصرة أحدکم من أحدهم": تا این که انتقام یکی از شما از فردی از ستمگران بنی امیه "کنصرة العبد من سیده": مانند انتقام یک بنده از ارباب خود خواهد بود.

جمله: "اذا شهد أطاعه و اذا غاب اغتابه" بیان کننده نحوه انتقام عبد از مولاست، یعنی هر گاه در حضور اربابش باشد از او اطاعت می‎کند و وقتی که او غایب شد پشت سرش از او بدگویی می‎کند.

در خطبه 93 نهج البلاغه نیز که درباره فتنه بنی امیه بود حضرت جملاتی نظیر این عبارت داشتند. عبارت آنجا این چنین است: "و لا یزال بلاؤهم حتی لا یکون انتصار أحدکم منهم الا کانتصار العبد من ربه و الصاحب من مستصحبه": "و پیوسته بلای آنها بر شما فرو خواهد آمد تا آن که انتقام یکی از شما از آنها مثل انتقام برده از مالکش و تابع از متبوعش خواهد بود."

ناوبری کتاب