"نصرة" در اینجا به معنای "انتصار" است و "انتصار" به معنای انتقام است؛ (و لمن انتصر بعد ظلمه ) سوره شوری (42)، آیه 41. یعنی: کسی که بعد از این که به او ستم کردند انتقام بگیرد.
در اینجا امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: ظلم بنی امیه به قدری فراگیر و قدرتشان به حدی مردم را به ذلت و خواری میرساند که اگر مردم درصدد انتقام برآیند برایشان امکان نخواهد داشت و انتقام گرفتن یکی از مردم از یکی از ظالمان دستگاه بنی امیه مثل این است که عبد و بنده بخواهد از اربابش انتقام بگیرد. خوب قدرت دست ارباب است و عبد امکانات و قدرتی ندارد و تنها کاری که میتواند بکند این است که در جلوی روی ارباب بله قربان گو باشد و از دستورات او اطاعت کند و پشت سرش آن هم به صورت غیر علنی بد و بیراه و لعن و نفرین نصیب او کند؛ حضرت شدت اختناق و ذلت مردم در حکومت بنی امیه را به انتقام عبد از مولایش که در حقیقت ذلت و خواری است تشبیه کرده است. "و حتی تکون نصرة أحدکم من أحدهم": تا این که انتقام یکی از شما از فردی از ستمگران بنی امیه "کنصرة العبد من سیده": مانند انتقام یک بنده از ارباب خود خواهد بود.
جمله: "اذا شهد أطاعه و اذا غاب اغتابه" بیان کننده نحوه انتقام عبد از مولاست، یعنی هر گاه در حضور اربابش باشد از او اطاعت میکند و وقتی که او غایب شد پشت سرش از او بدگویی میکند.
در خطبه 93 نهج البلاغه نیز که درباره فتنه بنی امیه بود حضرت جملاتی نظیر این عبارت داشتند. عبارت آنجا این چنین است: "و لا یزال بلاؤهم حتی لا یکون انتصار أحدکم منهم الا کانتصار العبد من ربه و الصاحب من مستصحبه": "و پیوسته بلای آنها بر شما فرو خواهد آمد تا آن که انتقام یکی از شما از آنها مثل انتقام برده از مالکش و تابع از متبوعش خواهد بود."