یعنی عهد کننده و معهود له یعنی کسی که تعهدی به نفع او بسته شده پیوندی برقرار گشته و عاهد خود را نسبت به معهود له متعهد میداند عقد گفته میشود. از همین رو عقد، عهد را نیز شامل میشود. به مطلق قراردادها، چه آنها که میان انسانها با یکدیگر بسته میشود و چه قراردادهایی که خدا با مردم دارد "عقد" گفته میشود. به همین خاطر است که خداوند پس از آن که دستور وفای به عقدها را داده و فرموده: (یا أیها الذین آمنوا أوفوا بالعقود) : "ای کسانی که ایمان آورده اید به عقدهایتان وفا کنید" میفرماید: (أحلت لکم بهیمة الانعام الا مایتلی علیکم ) سوره مائده (5)، آیه 1. "گوشت چارپایان مگر آنچه که بر شما خوانده میشود حلال است." این حکم در واقع مصداق "عقود" است، بنابراین "عقود" اوامر و نواهی خدا و همه پیمانهایی که از انسان گرفته را نیز شامل میشود. این که خداوند میفرماید: (ألم أعهد الیکم یا بنی آدم أن لاتعبدوا الشیطان ) سوره یس (36)، آیه 60. "ای فرزندان آدم ! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید" آیه: (أوفوا بالعقود) این پیمان الهی را هم شامل میشود.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: هیچ پیمان و قراردادی را باقی نمی گذارند مگر آن که آن را گسسته و نقض پیمان میکنند. وقتی معاویه و بنی امیه مسلط شوند و قدرت پیدا کنند به هیچ عقد و پیمانی پایبند نخواهند بود؛ کما این که در دوران خلافت علی (ع) نیز به پیمان عدم تعرض که در جریان حکمیت بسته شده بود وفادار نماند و با فرستادن لشکریانش به شهرها و مناطق تحت حاکمیت حضرت علی (ع) و تعرض به جان و مال مردم، نقض پیمان کرد. همچنین معاویه با این که با امام حسن (ع) قرارداد صلح امضاء کرده بود بعد از آن که قدرتش تثبیت شد علنا اعلان کرد به هیچ کدام از بندهای صلحنامه پایبند نیست؛ در صلحنامه آمده شیعیان علی (ع) را اذیت نکند ولی به آن عمل نکرد. افراد را به اتهام