"مازال" و "لایزال" بر ملازمت خبر برای اسم دلالت میکند. بنابراین معنای جمله حضرت این است که بنی امیه باقی هستند و بین ظلم و آنها ملازمت و همراهی است.
"یدع" اصلش "یودع" بوده که واوش حذف شده است. "ودع، یدع الشئ" یعنی آن را رها کرد و ترک گفت. "حتی" به معنای "الی" است و عامل نصب میباشد که در اینجا نون "لایدعون" به خاطر منصوب بودنش حذف شده است.
خوب انتهای ظلم بنی امیه چیست ؟ امام (ع) میفرماید: آنها زایل نمی شوند و باقی خواهند ماند، یا پیوسته ظلم میکنند تا این که هیچ حرامی را رها و ترک نمی کنند مگر آن که حلالش میکنند. بنی امیه وقتی قدرت را به دست گرفتند چه ظلم هایی که نکردند و چه فسق و فجورهایی که انجام ندادند، به اسم خلیفه مسلمین نماز جماعت و جمعه میخواندند ولی محرمات خدا را یکی پس از دیگری حلال میکردند و خونهای پاک را بر زمین میریختند. معاویه و پدرش ابوسفیان در فتح مکه یعنی سال هفتم هجرت پیغمبراکرم (ص) به ظاهر اسلام آوردند و تا آن موقع از هیچ تلاشی برای نابودی پیغمبر و اسلام فروگذار نکردند. بعد از فتح مکه وقتی که موقعیت اسلام را تثبیت شده دیدند اسلام آوردند ولی هیچ اعتقادی به اسلام و پیغمبراکرم (ص) نداشتند.
مسعودی در "مروج الذهب" از مطرف بن مغیره نقل میکند که پدرم خیلی به دستگاه معاویه رفت و آمد داشت و معاویه او را به دربار دعوت میکرد، یک شب وقتی پدرم از پیش معاویه آمد خیلی اندوهگین بود، از او سببش را پرسیدم، دیدم به شدت از معاویه بدگویی میکند که این آدم پلیدترین انسان روزگار است و...؛ وقتی علت را پرسیدم برایم تعریف کرد که به معاویه پیشنهاد دادم حال که قدرتت فراگیر شده و بنی هاشم نمی توانند کاری کنند این قدر بر آنها سخت مگیر و به عدالت رفتار کن. او در جواب گفت: "هیهات که چنین کنم وقتی میبینم ابوبکر و عمر و عثمان