وقتی بخواهد حرکتی انجام دهد همه این شرایط را میسنجد و اگر قیام را به مصلحت ندانست دست به شمشیر نمی برد.
یکی از مشکلات ائمه (ع) این بود که برخی از افراد بدون در نظر گرفتن اوضاع، ایشان را به قیام فرا میخواندند و درمقابل سکوت ایشان اعتراض و اصرار میکردند. در کافی روایتی است که سدیر صیرفی نقل میکند روزی به خدمت امام صادق (ع) رسیدم و گفتم: "والله ما یسعک القعود" یعنی: "به خدا قسم سکوت و خانه نشینی بر شما روا نیست." حضرت امام صادق (ع) میپرسد: چرا؟ سدیر پاسخ میدهد: چون موالی و شیعیان و یاوران شما بسیارند، و اگر امیرالمؤمنین علی (ع) به اندازه شما یاور داشت قیام میکرد. در ادامه روایت دارد که امام صادق (ع) به سدیر گفت که با هم به منطقه ینبع بروند، سدیر میگوید امام صادق (ع) در آنجا نوجوانی را دیدند که بزغاله هایی را میچرانید؛ پس رو به من کرده فرمودند: اگر به تعداد این بزغاله ها شیعه و پیرو داشتم قیام میکردم. سدیر میگوید با حضرت نماز خواندم و بعد از نماز بزغاله ها را شمردم، تعداد آنها هفده رأس بودند.کافی، ج 2، ص 242، کتاب الایمان و الکفر، باب فی قلة عدد المؤمنین، حدیث 4.
حال امیرالمؤمنین (ع) با پیش بینی و توجه به آینده قصد دارند جلوی تندروی ها و خشکه مقدسی ها را بگیرند که برای ائمه تکلیف معین نکنند و اگر در برابر خلفای اموی یا دیگران تحرکی انجام ندادند به آنان فشار نیاورند، بلکه معیار تصمیم امام باشد. لذا میفرماید: اگر نشستند و حرکتی نکردند شما هم تحرکی نداشته باشید.
"و ان نهضوا فانهضوا"
( و اگر آنان قیام کردند آنگاه شما قیام کنید.)