صفحه ۲۰۴

"اخال" به کار رفته است و "اخال" را فصیح تر از "أخال" دانسته اند.در لسان العرب، ذیل ماده "خیل" آمده است: "اخال بکسر الالف و هو الافصح، و بنو أسد یقولون: أخال بالفتح و هو القیاس، و الکسر اکثر استعمالا". یعنی: "اخال" به کسر الف فصیح تر است، و بنی اسد "أخال" به فتح الف می‎گویند و این مطابق قیاس است، و استعمال اخال به کسر بیشتر است.

"حمس" یعنی شدت یافت. "ألوغی" یعنی جنگ؛ اصل معنای "وغی" و "وغی" سر و صداست و از آنجا که در جنگ هم سر و صدا زیاد است به جنگ "وغی" و "وغی" می‎گویند. بنابراین "حمس الوغی" یعنی جنگ شدت یافت.

"حمی" یعنی داغ شدن و گرم شدن؛ "ضراب" مصدر باب مفاعله و به معنای زد و خورد کردن است، که مصادر آن "مضاربة" و "ضراب" است. "حمی الضراب" یعنی زد و خورد داغ شد و تنور جنگ زبانه کشید.

معنای اصلی ماده "فرج" تفتح و بازشدن است؛ "انفراج" یعنی از هم گشوده شدن.

امام (ع) در این فراز می‎خواهند بفرمایند: بر فرض بسیج شوید و به میدان جنگ با معاویه بیایید به شما اعتماد نیست و به محض این که جنگ شدت پیدا کند و زد و خورد و درگیری اوج گرفته و داغ شود هر کدام به سویی می‎روید و در میدان نبرد استقامت نمی کنید. بسا افرادی هستند که تا وقتی کارزار نیست رجز می‎خوانند ولی وقتی در میدان عمل و در بحران جنگ قرار می‎گیرند هر کدام به یک طرف فرار می‎کنند. حضرت این حالت آنها را به زنی که در وقت زایمان پاهایش را از هم باز می‎کند و عورتش پیدا می‎شود تشبیه کرده و می‎خواهند با این تشبیه قبح عمل آنها را نشان دهند. زن وقتی می‎خواهد وضع حمل کند اضطرارا پاهایش را باز می‎کند و یک وضع قبیحی برایش پیش می‎آید و هر کس آنجا باشد عورتش را می‎بیند. حضرت می‎خواهند بفرمایند: قبح کار شما همچون پیدا شدن عورت زن در آن حالت است. جدا شدن لشکر از امام و رهبرش در میدان جنگ و تنها گذاشتن او همانند پیدا شدن

ناوبری کتاب