طرف میروند. حضرت در حقیقت به اصحابشان میفرمایند: شما نظم و هماهنگی را از دست داده اید و متفرق و از هم پاشیده هستید و کسی قادر نیست شما را جمع و هماهنگ کند.
از این عبارت مولا علی (ع) استفاده میشود که یکی از وظایف حاکم و مجموعه حکومت، ایجاد وحدت و هماهنگی بین مردم است. حاکمی که به بهانه های مختلفی مردمش را دسته بندی کند و بین مردم اختلاف ایجاد کند و مردم را علیه هم به کار بگیرد به وظیفه اش عمل نکرده است. حاکم باید در ایجاد هماهنگی و همدلی بین مردم برای رسیدن به اهداف ملت تلاش نماید؛ مردم هم باید این نظم و انضباط اجتماعی را بپذیرند و حکومت را در ایجاد همدلی و وحدت کمک کنند.
"والله لکانی بکم فیما اخال [ اخالکم ] أن لو حمس الوغی و حمی الضراب قد انفرجتم عن ابن أبی طالب انفراج المراءة عن قبلها"شبیه این تعبیر حضرت، در خطبه 34 نهج البلاغه آمده است: "وایم الله انی لا ظن بکم ان لو حمس الوغی واستحر الموت قدانفرجتم عن ابن أبی طالب انفراج الرأس". ( به خدا قسم گویا من شما را میبینم در پنداری که از شما دارم که اگر جنگ شدت یابد و زد و خورد داغ گردد، شما از پسر ابی طالب جدا میشوید؛ همانند زن که پاها را از عورتش باز میکند.)
لام "لکأنی" لام جواب قسم است؛ "کانی بکم" یعنی برای من چنان است که گویا شما را میبینم؛ "بکم" که جار و مجرور است به "أبصر" که مقدر است متعلق میباشد. "خال، یخال" از "تخیل" به معنای ظن و گمان است، و طبق قاعده متکلم وحده "یخال" "أخال" میشود، ولی در عین حال استعمالش کم است و بیشتر به کسر الف یعنی