به طور آشکار میدیدند ولی این دیدن هیچ اثری در عمل و رفتارشان نداشت؛ این گونه نبود که وقتی تجاوزها و جنایت های معاویه را میبینند، به دنبال این دیدن و فهمیدن برخیزند و به فرمان حق در برابر باطل ایستادگی کنند؛ وقتی دیدن حق هیچ اثری بر انسان ندارد گویا از دیدن حق کور است.
این سه چیز امور ایجابی و اثباتی بودند که از اهل کوفه به آنها مبتلا بوده اند. از این عبارات حضرت میتوان استفاده کرد که قوای انسان از جمله گوش و چشم و زبان برای این است که انسان از آنها برای درک حق و بیان حق استفاده کند؛ گوش فقط برای شنیدن سخنان عادی و اصوات نیست، چشم فقط برای دیدن مناظر و چهره اشخاص نیست، و زبان فقط برای ابراز خواسته ها و مافی الضمیر نیست؛ اگر کسی از این ابزار در راه حق استفاده نکند از نظر علی (ع) و مکتب اسلام کور و کر و لال است هر چند به ظاهر چشم و گوش و زبان داشته باشد. قرآن درباره منافقان میفرماید: (صم بکم عمی فهم لایرجعون ) سوره بقره (2)، آیه 18. یعنی: "آنها کر و لال و کورند و به سوی حق بازنمی گردند." خوب آنها گوش و چشم و زبان داشتند ولی چون زبانشان به حق اقرار نمی کرد و گوش و چشمشان حق را درک نمی کرد، کر و لال و کور شمرده شده اند.
حضرت پس از ذکر سه مورد ایجابی، به دو مورد منفی یا سلبی میپردازند.
4 - عدم صداقت آزادگان
"لا أحرار صدق عند اللقأ"
( هنگام ملاقات من [ یا روبروشدن با دشمن ] انسانهایی به راستی آزاده نیستید.)
"أحرار" جمع "حر" به معنای آزاده است، و به "صدق" اضافه شده است؛ "لا أحرار