صفحه ۱۹۵

تعبیر شده و فرموده است: (ما بصاحبکم من جنة ) سوره سباء (34)، آیه 46. و (ما ضل صاحبکم و ما غوی ) سوره نجم (53)، آیه 2. وجه به کار بردن آن این بوده باشد که این پیامبری که - نعوذبالله - او را مجنون و جن زده و گمراه می‎دانید، سالیان سال با شما همنشینی و معاشرت داشته و شما او را می‎شناسید؛ اگر او مجنون بود چرا در این مدت طولانی هیچ نشانه جنون در او ندیده بودید. در حقیقت تعبیر به "صاحبکم" خود متضمن استدلالی در رد مجنون یا گمراه بودن آن حضرت است.

حضرت علی (ع) نیز با این تعبیر در واقع هم بر لزوم اطاعت خود استدلال می‎کنند، و هم عذر و بهانه اصحاب را در عدم اطاعت از خود از بین می‎برند، و هم آنها را به اطاعت از خود تحریک و ترغیب می‎کنند که اهل شام از کسی که او را می‎شناسند و می‎دانند اهل معصیت است اطاعت می‎کنند ولی شما از من که همیشه با حق بوده و براساس حق عمل کرده ام اطاعت نمی کنید. این بیان حضرت امیر(ع) در حقیقت یک بیان برهانی و در عین حال احساسی است؛ هم عقل را قانع می‎کند که باید از علی (ع) اطاعت کرد، و هم احساسات اصحابش را به پیروی از خود برمی انگیزد.

می‎فرماید: من خدا را اطاعت می‎کنم ولی شما از دستورات من سرپیچی می‎کنید. وقتی امام مطیع خداست و دستوری که می‎دهد بر طبق دین و آیین الهی است، مردم باید از امام اطاعت کنند؛ و اطاعت از امام به حق اطاعت از خداست. براین اساس آنها وظیفه داشتند از امام علی (ع) اطاعت کنند و اطاعت ایشان بر آنها واجب بود؛ ولی آنها به این واجب عمل نمی کردند.

آرزوی معاوضه اصحاب خود

"لوددت والله أن معاویة صارفنی بکم صرف الدینار بالدرهم فاخذ منی عشرة منکم و أعطانی رجلا منهم"

ناوبری کتاب