تعبیر شده و فرموده است: (ما بصاحبکم من جنة ) سوره سباء (34)، آیه 46. و (ما ضل صاحبکم و ما غوی ) سوره نجم (53)، آیه 2. وجه به کار بردن آن این بوده باشد که این پیامبری که - نعوذبالله - او را مجنون و جن زده و گمراه میدانید، سالیان سال با شما همنشینی و معاشرت داشته و شما او را میشناسید؛ اگر او مجنون بود چرا در این مدت طولانی هیچ نشانه جنون در او ندیده بودید. در حقیقت تعبیر به "صاحبکم" خود متضمن استدلالی در رد مجنون یا گمراه بودن آن حضرت است.
حضرت علی (ع) نیز با این تعبیر در واقع هم بر لزوم اطاعت خود استدلال میکنند، و هم عذر و بهانه اصحاب را در عدم اطاعت از خود از بین میبرند، و هم آنها را به اطاعت از خود تحریک و ترغیب میکنند که اهل شام از کسی که او را میشناسند و میدانند اهل معصیت است اطاعت میکنند ولی شما از من که همیشه با حق بوده و براساس حق عمل کرده ام اطاعت نمی کنید. این بیان حضرت امیر(ع) در حقیقت یک بیان برهانی و در عین حال احساسی است؛ هم عقل را قانع میکند که باید از علی (ع) اطاعت کرد، و هم احساسات اصحابش را به پیروی از خود برمی انگیزد.
میفرماید: من خدا را اطاعت میکنم ولی شما از دستورات من سرپیچی میکنید. وقتی امام مطیع خداست و دستوری که میدهد بر طبق دین و آیین الهی است، مردم باید از امام اطاعت کنند؛ و اطاعت از امام به حق اطاعت از خداست. براین اساس آنها وظیفه داشتند از امام علی (ع) اطاعت کنند و اطاعت ایشان بر آنها واجب بود؛ ولی آنها به این واجب عمل نمی کردند.
آرزوی معاوضه اصحاب خود
"لوددت والله أن معاویة صارفنی بکم صرف الدینار بالدرهم فاخذ منی عشرة منکم و أعطانی رجلا منهم"