بازسازی نیروهای خود و تمسک به حکم حکمیت قوت گرفت و خود را خلیفه اعلام نمود و نیروها و لشکریان منظم خود را به قتل و غارت شهرها و مناطق تحت حاکمیت علی (ع) از جمله مکه، مدینه، یمن و مصر اعزام میکرد و مردم را به بیعت با خود فرا میخواند. حضرت نیز پس از اخباری که از اقدامات معاویه یکی پس از دیگری به وی میرسید به ترغیب و بسیج نیروهای خود میپردازد، که هیچ کدام از این سفارشها به نتیجه نرسید و علی (ع) پیش از آن که چنین نبردی واقع شود به شهادت رسیدند.
در جلسه قبل بخشی از این خطبه را معنا کردیم، در این درس ادامه آن را پی میگیریم.
ادامه شکوه علی (ع) از اصحاب خود
"أیها [ القوم ] الشاهدة أبدانهم، الغائبة [ عنهم ] عقولهم"
( ای مردمی که بدن هایشان حاضر ولی عقل هایشان غایب است.)
اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بدن هایشان نزد ایشان حاضر بود، در نماز جماعت و جمعه شرکت میکردند، پای منبر حضرت مینشستند، ولی عقل هایشان غایب بود؛ البته حضرت نمی فرماید عقل ندارند، عقل داشتند ولی به اقتضای حکم عقل عمل نمی کردند. اسیر هواهای نفسانی یا احساسات بودند و به این فکر نبودند که عقل و منطق چه اقتضا میکند، به گونه ای بی توجه به حکم عقل بودند که گویا اصلا عقل همراه آنان نیست و عقول خود را بایگانی کرده اند. میفرماید: ای کسانی که بدن هایشان حاضر است ولی عقل هایشان غایب است.
در این عبارت حضرت توجه به نکته ای لازم است و آن این که امام (ع) قاعدتا باید میفرمودند: "أیها القوم الشاهدة أبدانکم الغائبة عنکم عقولکم". چرا که