صفحه ۱۸۸

مغرب را "عشیة" می‎گویند. "الحنیة" یعنی کمان.

امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید: من اول صبح با نصیحت و موعظه کجی شما را از بین می‎برم و راستتان می‎کنم ولی می‎روید آغاز شب که برمی گردید دوباره مثل پشت کمان کج شده اید. خلاصه در همان مجلس موعظه و نصیحت با سخنان من قانع می‎شوید ولی تأثیر آنها به اندازه یک روز هم نیست، تا اول شب برمی گردید همان حالت انحراف اول را پیدا کرده اید.

بعضی ها این گونه هستند که تا در پای خطبه و منبر هستند - مخصوصا اگر واعظ و گوینده ماهر و بلیغ باشد - مالامال از موعظه می‎شوند و تحت تأثیر قرار می‎گیرند ولی تا از آن مجلس برخاستند همه چیز یادشان می‎رود و به همان حالت سابق خود برمی گردند.

"عجز المقوم و أعضل المقوم"

( راست کننده عاجز گشته و راست شدن شما سخت و دشوار شده است.)

"مقوم" اسم فاعل و به معنای مستقیم کننده، و "مقوم" اسم مفعول و به معنای کسی است که کجی او را برطرف و مستقیمش می‎کنند. امام (ع) می‎فرماید: من که درصدد اصلاح و درست کردن شما هستم خسته شده ام، صبح با خطبه و موعظه به راهتان می‎آورم ولی عصر دوباره به همان حال اول برگشته اید. "أعضل" یعنی سخت و دشوار شده است. شما که مقوم هستید راست و مستقیم کردنتان سخت و دشوار شده است. حضرت اظهار عجز می‎کنند از این که بتوانند کژی آنها را راست کنند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب