مغرب را "عشیة" میگویند. "الحنیة" یعنی کمان.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: من اول صبح با نصیحت و موعظه کجی شما را از بین میبرم و راستتان میکنم ولی میروید آغاز شب که برمی گردید دوباره مثل پشت کمان کج شده اید. خلاصه در همان مجلس موعظه و نصیحت با سخنان من قانع میشوید ولی تأثیر آنها به اندازه یک روز هم نیست، تا اول شب برمی گردید همان حالت انحراف اول را پیدا کرده اید.
بعضی ها این گونه هستند که تا در پای خطبه و منبر هستند - مخصوصا اگر واعظ و گوینده ماهر و بلیغ باشد - مالامال از موعظه میشوند و تحت تأثیر قرار میگیرند ولی تا از آن مجلس برخاستند همه چیز یادشان میرود و به همان حالت سابق خود برمی گردند.
"عجز المقوم و أعضل المقوم"
( راست کننده عاجز گشته و راست شدن شما سخت و دشوار شده است.)
"مقوم" اسم فاعل و به معنای مستقیم کننده، و "مقوم" اسم مفعول و به معنای کسی است که کجی او را برطرف و مستقیمش میکنند. امام (ع) میفرماید: من که درصدد اصلاح و درست کردن شما هستم خسته شده ام، صبح با خطبه و موعظه به راهتان میآورم ولی عصر دوباره به همان حال اول برگشته اید. "أعضل" یعنی سخت و دشوار شده است. شما که مقوم هستید راست و مستقیم کردنتان سخت و دشوار شده است. حضرت اظهار عجز میکنند از این که بتوانند کژی آنها را راست کنند.