"شهود" جمع "شاهد" به معنای حاضر، و "غیاب" جمع "غائب" است. کسی که غایب باشد حرف آدم را نمی شنود ولی کسی که حاضر است حرف را میشنود و باید از حرف حق اطاعت کند. علی (ع) میخواهد نهایت بی توجهی مردم به دستورات خود را بیان کند، لذا میفرماید: شما به ظاهر حاضر هستید و سخنان مرا میشنوید ولی گویا بین من و شما فاصله است و اصلا سخن مرا نمی شنوید. آیا شما با وجود حضورتان مثل غایب ها هستید و سخن مرا نمی شنوید؟!
استفهام همیشه برای طلب فهم نیست. گاهی اوقات ادات استفهام برای انکار توبیخی به کار میرود، به عنوان نمونه خداوند خطاب به بت پرستان میفرماید: (أتعبدون ما تنحتون ) سوره صافات (37)، آیه 95. یعنی: "آیا چیزی را که خود تراشیده اید میپرستید؟" اینجا استفهام حقیقی نیست بلکه برای توبیخ بت پرستان و انکار عمل آنهاست، و در حقیقت معنایش این است که چرا بت هایی را که به دست خود تراشیده اید پرستش میکنید؛ این عمل ناپسندی است و نباید چنین کنید. در کلام امیرالمؤمنین (ع) هم استفهام از نوع استفهام انکاری توبیخی است، یعنی حضرت آنها را به خاطر چنین حالتی توبیخ میکنند که چرا شما این گونه اید و همانند انسانهای غایب سخنان مرا نشنیده میگیرید.
"و عبید کارباب ؟!"
( و بردگانی ارباب نمایید؟!)
"عبید" جمع "عبد" به معنای برده است؛ و "أرباب" جمع "رب" به معنای مالک، صاحب اختیار و مدبر میباشد. به حاکم هم از آن جهت که اداره امور جامعه به او واگذار شده است "رب" اطلاق میشود.
اربابها حرف کسی را نمی شنوند. حضرت میفرماید: شما هم درست است که