صفحه ۱۸۱

"شهود" جمع "شاهد" به معنای حاضر، و "غیاب" جمع "غائب" است. کسی که غایب باشد حرف آدم را نمی شنود ولی کسی که حاضر است حرف را می‎شنود و باید از حرف حق اطاعت کند. علی (ع) می‎خواهد نهایت بی توجهی مردم به دستورات خود را بیان کند، لذا می‎فرماید: شما به ظاهر حاضر هستید و سخنان مرا می‎شنوید ولی گویا بین من و شما فاصله است و اصلا سخن مرا نمی شنوید. آیا شما با وجود حضورتان مثل غایب ها هستید و سخن مرا نمی شنوید؟!

استفهام همیشه برای طلب فهم نیست. گاهی اوقات ادات استفهام برای انکار توبیخی به کار می‎رود، به عنوان نمونه خداوند خطاب به بت پرستان می‎فرماید: (أتعبدون ما تنحتون ) سوره صافات (37)، آیه 95. یعنی: "آیا چیزی را که خود تراشیده اید می‎پرستید؟" اینجا استفهام حقیقی نیست بلکه برای توبیخ بت پرستان و انکار عمل آنهاست، و در حقیقت معنایش این است که چرا بت هایی را که به دست خود تراشیده اید پرستش می‎کنید؛ این عمل ناپسندی است و نباید چنین کنید. در کلام امیرالمؤمنین (ع) هم استفهام از نوع استفهام انکاری توبیخی است، یعنی حضرت آنها را به خاطر چنین حالتی توبیخ می‎کنند که چرا شما این گونه اید و همانند انسانهای غایب سخنان مرا نشنیده می‎گیرید.

"و عبید کارباب ؟!"

( و بردگانی ارباب نمایید؟!)

"عبید" جمع "عبد" به معنای برده است؛ و "أرباب" جمع "رب" به معنای مالک، صاحب اختیار و مدبر می‎باشد. به حاکم هم از آن جهت که اداره امور جامعه به او واگذار شده است "رب" اطلاق می‎شود.

اربابها حرف کسی را نمی شنوند. حضرت می‎فرماید: شما هم درست است که

ناوبری کتاب