صفحه ۱۸۰

امیرالمؤمنین (ع) هم به صورت علنی و با سخنرانی های عمومی مردم را به جهاد دعوت می‎کرد و هم افراد صاحب نفوذ مثل سران قبایل و عشایر را به صورت خصوصی دعوت می‎نمود و خطر را به آنها گوشزد می‎کرد تا از طریق آنها افراد را برای مبارزه با معاویه قانع سازد؛ ولی آنها دعوتهای آن حضرت را اجابت نکردند.

می‎فرماید: شما را پنهانی و آشکارا دعوت کردم ولی شما اجابت نکردید.

"و نصحت لکم فلم تقبلوا"

( و آنچه را خیرتان بود گفتم ولی شما نپذیرفتید.)

"نصیحة" یعنی خیرخواهی. اگر علی (ع) مردم را به مبارزه فرا می‎خواند برای این نبود که مثلا نعوذ بالله ایشان انسان جنگ طلبی بودند و از خونریزی خوششان می‎آمد؛ علی (ع) چون می‎دید با تسلط معاویه بر امور، مردم به چه بلاهایی گرفتار می‎شوند و حکومت اسلامی از مسیرش منحرف می‎شود و در نهایت هم مردم زیان می‎بینند، آنها را به جهاد و تلاش در راه خدا دعوت می‎کرد. لذا می‎فرماید: من آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتم و برایتان خیرخواهی کردم ولی شما آنها را نپذیرفتید.

ابن أبی الحدید نکته ای ادبی را تذکر می‎دهد و آن این که در بین عامه عرب ها "نصح" را بدون لام به کار می‎برند و مثلا به جای "نصحت لکم" می‎گویند: "نصحتکم". بعد می‎نویسد به کار بردن "نصح" به همراه لام فصیح تر از استعمال بدون لام آن است،شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 74. و در قرآن کریم هم در تمام موارد "نصح" به همراه لام به کار رفته است.از جمله آیات: (لقد أبلغتکم رسالات ربی و نصحت لکم) (سوره اعراف (7)، آیه 93)؛ (ان أردت أن أنصح لکم ) (سوره هود (11)، آیه 34).

"أشهود کغیاب ؟!"

( آیا شاهدانی هستید همچون غایبان ؟!)

ناوبری کتاب