امیرالمؤمنین (ع) هم به صورت علنی و با سخنرانی های عمومی مردم را به جهاد دعوت میکرد و هم افراد صاحب نفوذ مثل سران قبایل و عشایر را به صورت خصوصی دعوت مینمود و خطر را به آنها گوشزد میکرد تا از طریق آنها افراد را برای مبارزه با معاویه قانع سازد؛ ولی آنها دعوتهای آن حضرت را اجابت نکردند.
میفرماید: شما را پنهانی و آشکارا دعوت کردم ولی شما اجابت نکردید.
"و نصحت لکم فلم تقبلوا"
( و آنچه را خیرتان بود گفتم ولی شما نپذیرفتید.)
"نصیحة" یعنی خیرخواهی. اگر علی (ع) مردم را به مبارزه فرا میخواند برای این نبود که مثلا نعوذ بالله ایشان انسان جنگ طلبی بودند و از خونریزی خوششان میآمد؛ علی (ع) چون میدید با تسلط معاویه بر امور، مردم به چه بلاهایی گرفتار میشوند و حکومت اسلامی از مسیرش منحرف میشود و در نهایت هم مردم زیان میبینند، آنها را به جهاد و تلاش در راه خدا دعوت میکرد. لذا میفرماید: من آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتم و برایتان خیرخواهی کردم ولی شما آنها را نپذیرفتید.
ابن أبی الحدید نکته ای ادبی را تذکر میدهد و آن این که در بین عامه عرب ها "نصح" را بدون لام به کار میبرند و مثلا به جای "نصحت لکم" میگویند: "نصحتکم". بعد مینویسد به کار بردن "نصح" به همراه لام فصیح تر از استعمال بدون لام آن است،شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 74. و در قرآن کریم هم در تمام موارد "نصح" به همراه لام به کار رفته است.از جمله آیات: (لقد أبلغتکم رسالات ربی و نصحت لکم) (سوره اعراف (7)، آیه 93)؛ (ان أردت أن أنصح لکم ) (سوره هود (11)، آیه 34).
"أشهود کغیاب ؟!"
( آیا شاهدانی هستید همچون غایبان ؟!)