"لیس لا نهم أولی بالحق منکم"
( و این [ پیروزی ] برای این نیست که آنها به حق شایسته تر از شما هستند.)
گمان نکنید پیروزی آنها بر شما نشانگر آن است که آنها شایسته تر از شما به حق هستند و شما بر باطل هستید و درنتیجه شکست میخورید، بلکه عامل شکست شما و پیروزی لشکر معاویه امر دیگری است.
"و لکن لا سراعهم الی باطل صاحبهم و ابطائکم عن حقی"
( بلکه به خاطر شتاب آنها به باطل صاحبشان و کندی شما نسبت به حق من است.)
عامل پیروزی آنها این است که به باطل صاحبشان یعنی معاویه شتاب دارند، از دستورات معاویه گرچه بر باطل است با سرعت پیروی میکنند و از فرامینش سرپیچی نمی کنند؛ ولی شما نسبت به من که حق هستم کندی میکنید و دستوراتم را اطاعت نمی کنید.
شکوه علی (ع) از اصحاب خود
"و لقد أصبحت الامم تخاف ظلم رعاتها، و أصبحت أخاف ظلم رعیتی"
( و به تحقیق امت ها از ظلم حاکمان و کارگزارانشان میترسند، و من از ستم مردم خود بیمناکم.)
"امم" جمع "امة" به معنای گروهی همکیش است. "رعاة" جمع "راعی" است، "راعی" به معنای چوپان است؛ به امرا و حاکمان از آنجا که همچون چوپان که گوسفندها را اداره میکند امور مردم را اداره میکنند "راعی" گفته میشود. به مردمی که تحت تدبیر کارگزار و مسئولی هستند هم از باب این که امورشان را حاکم و کارگزار تدبیر میکند "رعیت" میگویند.
معمول حکومت ها و ریاست ها این است که مردم از حاکمان و ظلم کارگزاران حکومت میترسند. علی (ع) میفرماید: درباره حکومت من قضیه برعکس